جای خالی نمایندگان خمام در جشنواره استانی تئاتر گیلان
رضا دادرس، نوشت: با خودم فکر میکردم حالا که زادگاه من عنوان پرطمطراق «شهرستان» را یدک میکشد، نباید در چنین جشنوارهای «نماینده» داشته باشد؟ آیا زمان آن فرا نرسیده تا اینشهرستان همچون شهرستانهای پیرامون حضور پررنگتری در اینگونه مناسبات داشته باشد؟
یکیاز شهروندان خمامی در یادداشت خود با اشاره به برگزاری مراسم اختتامیه سیوسومین جشنواره استانی تئاتر گیلان در روزهای اخیر، حضور و اجرای گروههایی از رشت، فومن، لنگرود، انزلی و …، همچنین معرفی دو گروه برتر به جشنواره بینالمللی فجر، نوشت: خمام در گذشته -و تا جایی که اطلاع دارم- شانس متعارف و برابر برای حضور در چنین جشنوارههایی را نداشت و دلیل اصلی آن چیزی بهجز بخشبودن در تقسیمات کشوری و عدم استقرار اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی یا دیگر نهادها و بنیادهای پشتیبان نبوده است. احتمالاً لازمهی اینگونه مشارکتها، اقدامات فردی و کاملاً مستقل، با جذب سرمایهگذار بوده که نمیدانم آیا تاکنون به وقوع پیوسته است یا خیر؟
رضا دادرس در ادامه یادداشت خود که در اختیار تحریریه خمامنیوز قرار گرفته، ذکر نموده: آنروز هنگام اعلام نتایج و میان آنهمه فریادها، کفزدنها و شور و شوق شرکت کنندههای حاضر در سالن، با خودم فکر میکردم حالا که زادگاه من عنوان پرطمطراق «شهرستان» را یدک میکشد، نباید در چنین جشنوارهای «نماینده» داشته باشد؟ آیا زمان آن فرا نرسیده تا اینشهرستان همچون شهرستانهای پیرامون حضور پررنگتری در اینگونه مناسبات داشته باشد؟
وی، ادامه داد: نه اینکه با عنوان «شهر کبابها و یخدربهشت» مشکلی داشته باشم؛ نه، اصلاً! اتفاقاً همیشه و همهجا برای رونق هرگونه کسبوکار در آن تبلیغ کردهام، اما فکر میکنم خمام ظرفیت انجام کار در بخشهای مختلف فرهنگی و هنری را هم دارد و اینمهم را در گذشته بهدرستی به اثبات رسانده است. لذا به هیچ عنوان درک و باور اینواقعیت که در اینشهرستان همراهی و همکاری عزیزان مستعد مشتاق (تحصیلکرده یا درحال تحصیل در رشتههای مرتبط) وجود نداشته باشد، برایم دور از ذهن است! منظور فقط همراهی و مساعدت مسوولان و نهادهای ذیربط نیست! در سادهترین شکل ممکن، انتخاب یک متن مناسب، تقسیم کار و تمرین مستمر مدنظر است؛ در هر شرایطی، حتی در فضای باز مثل پارکها.
اینهنرمند، افزود: نوشتم «فضای باز»، یاد روزهای تحصیل در مدرسه امام حسین (ع) افتادم؛ در جوار مدرسه باغی بود که اگر اشتباه نکنم به آن «امیرخان باغ» میگفتند. در آنمکان بعضیاز ورزشهای رزمی تدریس و تمرین میشد که قانوناً فعالیت آن رشتهها در آن زمان در باشگاههای ورزشی ممنوع بود! این یعنی عشق و علاقه، یعنی من چیزی را میخواهم و تحت هر شرایطی آنرا بهدست خواهم آورد. از ورزش نیز گفتم، یادم آمد که چهاندازه در رسانههای محلی خمام اخبار ورزشی رؤیت میشود و البته خیلیهم عالی و افتخارآمیز است، اما خبرهای فرهنگی و هنری چه جایگاهی دارند؟ واضح و روشن اعلام میکنم نیت و منظور، زیر سؤالبردن پایگاههای خبری و نیروهای فعال در اینحوزه نیست، که میدانم با کمترین امکانات بیشترین بازدهی را دارند؛ حتی خیلی بیشتر و پویاتر از دیگر شهرستانهای استان. از دیگر سو، شاید این خواست و مطالبهگری مطرح نبوده یا آنگونه که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته است!
وی، خاطرنشان کرد: زیادهگویی نمیکنم. در صادقانهترین شکل ممکن، امید دارم هرچه زودتر گروهی گرد هم آمده و با درنظرگرفتن شرایط کیفی، نمایندهای را از شهرستان هنردوست خمام برای جشنواره سال آینده در نظر بگیرند، که البته اگر با همراهی و همدلی مدیران مجموعههایی که دارای سالن تمرین و اجرا هستند باشد، هماناندازه شیرینتر و از نظر کیفیتی وزینتر خواهد بود. البته جا دارد به سهم خود از همه آنهایی که به نوعی تا به امروز چراغ هنر نمایش اینشهرستان را روشن نگه داشتهاند کمال تشکر را داشته باشم و آرزو کنم که در آتی دستآوردهای بهتر و بزرگتر پیشرو داشته باشند، چرا که رشد و ارتقای اینهنرمندان، افتخار ما همشهریان خمامی خواهد بود.
دیدگاه شما چیست ؟!