از سوی مسوول دفتر ملاقات مردمی وزیر با تمسخر مواجه شدیم / برنج هاشمی ثبت نشده است / مسوولان با رسانهای شدن اخبار چند روزی وانمود میکنند که پیگیر حل مشکلات هستند
آنها به مردی که بدون کمک مادی و معنوی جهاد کشاورزی و مرکز تحقیقات برنج، زمینهساز تولید یکی از مرغوبترین برنج ایران شده بود اجازه ملاقات چنددقیقهای با وزیر کشاورزی ندادند، تا او با گذشت چند سال از ماجرا با خود تکرار کند : اگر دستاوردم ارزش یک درد و دل چند دقیقهای را ندارد، چگونه تا ۸۰درصد برنجهای تولید شده زیر نظر همین جهاد کشاورزی از نوع «هاشمی» است.
یوسف هاشمیزاده ؛ مردی که نه مرکز تحقیقات برنج داشت و نه از علوم آزمایشگاهی سردر میآورد، اما با عشق و علاقه به خوشههای طلایی برنجهایی که سالها در شالیزار پدری و بعدتر خودش کشت میشد نگاه کرد تا از میان صدها هزار خوشههایی که چون گوشوارههای طلایی آویخته بودند، شلتوکهای بلندتر را پیدا کند.
این دانهها در سال اول فقط ۳ مشت بود. بعد هر سال مشتی به آن اضافه شد و ۵ سال طول کشید تا این مشتهها «توم» شوند و آمادهی رفتن به «توم بیجار» ؛ و چنین شد که عطر برنج «هاشمی» در یکی از بیجارهای روستای چاپارخانه پیچید.
کاشف رقم برنج هاشمی، میگوید : آن روزها اطلاعی از حقوق مالکیت تجاری و معنوی و روند ثبت آن نداشتم و کشاورزان دیگر و اطرافیانم نیز چیزی درباره ماجرا نمیدانستند. نظارت جهاد کشاورزی هم آنقدر نبود تا بداند کشاورزان در هر روستا چه شلتوکی میکارند و چه چیزی برداشت میکنند. به همین خاطر من بدون منت یا پولی اضافهتر، نتیجه سالها زحمتم را در اختیار دیگر کشاورزان روستا گذاشتم و در اندک زمانی خوشههای برنجی که حالا به اسم «هاشمی» مشهور بود در شالیزارهای گیلان کشت شد و به بار نشست. برنجی که کمی بعد سر از شالیزارهای مازندران درآورد، تا در کنار برنجهای پرمحصولی که در آنجا کشت میشد و عموماً خوش پخت نبودند، برنجی خوشطعم بروید که حتی بعد از سرد شدن بشود از خوردنش لذت برد.
تا خردادماه سال ۹۳ یعنی بیش از ۲ دهه بعد از ماجرا که سازمان جهاد کشاورزی گیلان از ۳۷ تولیدکننده برتر بخش کشاورزی استان با اهدای ۳۰۰ هزار تومان تجلیل کرد کمتر کسی مبتکر برنج هاشمی را میشناخت. بعداز آن مراسم بود که تعدادی از خبرنگاران گیلانی از ۲ کشاورز به نام یوسف هاشمیزاده و علی کاظمی نوشتند که سواد خواندن و نوشتن ندارند، اما ۲ رقم از کیفیترین برنجهای ایران به ابتکار آنها بهدستآمده است. در این مطالب تاکید شده بود این برنجکاران علیرغم خدمت بزرگشان برای ارتقای وضعیت غذای اصلی مردم ایران، قدر ندیدند ؛ یعنی نه مابهازای مالی خدمت خود را دریافت کردند و نه حقوق مالکیت برنجی که کشف کرده بودند بهصورت معنوی و یا تجاری ثبت شد.
رامین هاشمیزاده یکی از پسران یوسف که معلم است درباره علت ثبت نشدن برنج هاشمی که میتوانست عایدی خوبی داشته باشد برای پدر و مادر و خانوادهای که سالهاست اموراتشان از راه برنجکاری میگذرد، میگوید : چند سال بعد از موفق شدن کشت برنج هاشمی به سازمان جهاد کشاورزی گیلان مراجعه کرده و درباره ویژگیهای برنجی که حاصل زحمت پدر و مادرمان بود و بین برنجکاران و مصرفکنندگان محبوب شده بود، صحبت نمودیم، اما بهجز تشویق و تشکر زبانی چیزی عاید ما نشد. وقتی از آنها خواستیم که برای ثبت درخواست ثبت مالکیت تجاری و معنوی محصول به ما کمک کنند، گفتند که زمان گذشته است و مشمول مرور زمان شده است. سالها استناد مدیران مربوطه در جهاد، قانون ثبت علائم و اختراعات کمیسیون قوانین عدلیه مصوب سال ۱۳۱۰ بود، که پس از تجدید نظر در این قانون در سال ۱۳۸۶ نیز ثبت این محصول امکانپذیر نشد. ثبت برنج هاشمی از آن موارد عجیبی است که مدیران و مجریان وزارتخانه درعینحالی که بر صحت ماجرا گواهی میدهند، راهکار قانونی برای آن ندارند.
انتقاد هاشمی مبتکر برنج کیفی و خانوادهاش این است که «آیا در چنین موارد نادری که متولی ماجرا یعنی جهاد کشاورزی استان از اصل و صحت ماجرا باخبر است و طی چند دهه گذشته از نزدیک نتایج و حاصل کار را مشاهده کرده، نمیتوانند گرهای از این پرونده باز کنند؟».
موضوع ثبت برنج هاشمی و کاظمی از سال ۹۳ و پس از دستور محمدعلی نجفی استاندار و علیرضا شعبان نژاد رییس سازمان جهاد کشاورزی وقت گیلان از سوی رسانهها مورد توجه قرار گرفت، اما پیگیریهای بعدی فرزندان هاشمی نشان داد که روال کار در دولت یازدهم و دوازدهم نیز مانند وعدههایی است که وزیر کشاورزی دولت احمدینژاد بهواسطه نامهنگاریهای مختلف یوسف هاشمیزاده به وی داده بود. جایی که تصور میکرد خواستهاش با دستور اسکندری «وزیر وقت جهاد کشاورزی» برآورده میشود، اما هاشمیزاده میگوید : قبلاز آنکه موفق شویم خواستهمان را که نه مالی بود و نه خواهان حمایتهای ویژه بودیم با وزیر مطرح کنیم، از سوی مسوول دفتر ملاقات مردمی او با تمسخر مواجه شدیم و به ما گفتند برای چنین موضوع بیاهمیتی میخواهید وقت وزیر را بگیرید؟ ؛ یعنی ثبت برنج هاشمی ازنظر مدیران وزارتخانهای که رسالت اصلیاش تامین امنیت غذایی مردم است، مهم نبود.
آنها به مردی که بدون کمک مادی و معنوی جهاد کشاورزی و مرکز تحقیقات برنج، زمینهساز تولید یکی از مرغوبترین برنج ایران شده بود اجازه ملاقات چنددقیقهای با وزیر کشاورزی ندادند، تا او با گذشت چند سال از ماجرا با خود تکرار کند : اگر دستاوردم ارزش یک درد و دل چند دقیقهای را ندارد، چگونه تا ۸۰درصد برنجهای تولید شده زیر نظر همین جهاد کشاورزی از نوع «هاشمی» است.
در مردادماه سال ۹۳ در اولین کنگره بینالمللی زراعت و هفدهمین همایش ملی زراعت از یوسف هاشمیزاده هم بهعنوان یکیاز فعالان این عرصه دعوتشده بود. وی نامهای برای حل برخی از مشکلات برشمرده به حجتی «وزیر جهاد کشاورزی دولت روحانی» نوشت و به دست ایشان داد که هرگز پاسخی به آن داده نشد ؛ تا همچنان بعد از ۳ دهه، تقدیر از کاشف معروفترین برنج ایران به ۲ سکه بهار آزادی، پرداخت نقدی ۳۰۰ هزار تومان و البته یک پلوپز برقی ۱۸ نفره محدود بماند.
یکیاز فرزندان هاشمی که بارها پیگیر ماجرا بوده، میگوید : بعداز آنکه گفته شد امکان ثبت تجاری وجود ندارد، به خاطر زحمات پدر و مادر تلاش کردیم برنج هاشمی را بهصورت معنوی ثبت کنیم. در اینجا هم جهاد کشاورزی که میتوانست پیشقدم شود و بهپاس سالها زحمت بیمزد پدرم هزینههای این کار را پرداخت کند پا پس کشید و تنها به دادن آدرس موسسه تحقیقات ثبت و گواهی بذر و نهال ایران در کرج بسنده کرد ؛ جایی که برای انجام آزمایشهای مختلف جهت تأیید مستقل بودن گونه، باید چند میلیون تومان پرداخت شود که پدرم از عهده پرداخت هزینههایش برنمیآید.
در خانواده هاشمی این مساله بهکرات مطرحشده است که اگر چنین دستاوردی که بهطور مستقیم با امنیت غذایی مردم سر و کار دارد در کشور دیگری علنی میشد آیا از آن فرد برای ثبت، حمایتهای مادی و معنوی نمیشد؟ آیا در راستای تحول بخش کشاورزی چنین کشاورز خبرهای بهعنوان معلم و آموزشدهنده کشاورزان دیگر مورد توجه قرار نمیگرفت؟
اسدی، همسر هاشمیزاده هم با اشاره به سالها زحمات خود و همسرش در برنجکاری میگوید: باور کنید که ما بعد از ۴۰ سال کار سخت کشاورزی و علیرغم بیماریهای مختلف، همچنان کار میکنیم ؛ که اگر کار نکنیم اموراتمان نمیگذرد و علاوه بر این احساس میکنیم که برای بچههایمان کم گذاشتهایم. بچههایی که شاید اگر ما وضعیت مالی بهتری داشتیم میتوانستند به تحصیلاتشان ادامه دهند. مادر توضیح میدهد که از جمع ۹ فرزند این خانواده ۳ دختر و ۴ پسر ازدواج کردهاند و ۲ پسر هنوز مجرد هستند. ۲ پسری که همراه برادر بزرگشان یونس در کنار پدرشان برنجکاری میکنند، اما خودشان صاحب زمین نیستند و با مشارکت یکدیگر حدود ۸ تا ۱۰ هکتار از زمینهای دیگران را مناصفه کاری (سهمبری) میکنند.
مادر میگوید: شالیکاری فعالیتی سخت و هزینهبر است. علیرغم آنکه برنج بهدستآمده در شالیزار ما سفرههای زیادی را رنگین کرده و به کشاورزی ایران و کشاورزان زیادی کمک کرده، اما ما زندگی راحتی نداشتهایم. ما به همراه فرزندانمان حدود ۱۵ سال در خانهای کاهگلی زندگی کرده و همیشه چشممان به آسمان بوده و دستهایمان روی زانوهای خودمان ؛ اما به خاطر فرزندان و نوههایمان و اینکه آنها هم امیدوار باشند که راه پدرشان را ادامه دهند انتظار داریم که مثلا وامهای ارزانقیمت یا ماشینهای کشاورزی برای انجام بهتر کارها در اختیارمان بگذارند، تا ما شرمنده فرزندانمان نباشیم.
اینخانواده یادآوری میکند : معمولاً بعداز آنکه رسانهای درباره چگونگی تولید برنج هاشمی مینویسد مسوولان چند روزی وانمود میکنند که پیگیر حل مشکلاتشان هستند، اما یکهفتهای که از ماجرا میگذرد برمیگردیم به خانه اولمان. مثلا نامهای میزنند برای دریافت وام تجهیزات کشاورزی و وقتی پیگیر میشویم آنقدر شرایط دشواری دارد که عملاً دریافتش برایمان غیرممکن میشود.
هاشمیزاده دیماه ۹۵ به دلیل جراحات سخت ناشی از یک تصادف سخت که نتیجه بیتوجهی یک راننده در مسیر جاده خمام به انزلی بود مدتها در بیمارستان بستری شد و ماهها در منزل دوره نقاهت را طی کرد و در حال حاضر هم قادر به انجام بعضی از کارهای یدی نیست و در بیجار برای فرزندانش نقش ناظر کیفی برند معتبر هاشمی را ایفا میکند. او تاکید میکند که اگر تلاشهای کادر درمان بیمارستان پورسینا برای بهبود وضعیتش نبود، قطعاً شرایطش از حالا نامساعدتر بود.
وی در بخش دیگری از سخنانش درباره افزایش قیمتها و انتقاداتی که این روزها درباره قیمت برنج مطرح میشود هم حرف به میان آورد و با اشاره به وضعیت زندگی خود و فرزندانش توضیح میدهد : ما هم مثل اکثر مردم ایران زندگی متوسطی داریم و گرانیها را با پوست و گوشتمان لمس میکنیم ؛ اگر میگویند قیمت برنج گران شده، باور کنید هزینه تمامشده برنج خیلی زیاد است.
منبع : عصر ایران
گزارش : فاطمه صابری
تصویر : پویا بازارگرد
http://khna.ir/79996
دیدگاه شما چیست ؟!