امام جمعه: برخی کانديدا از اين فرصت در جهت خالي کردن دِقّدلي استفاده ميکنند!
برخي کانديداي رياست جمهوري از اين فرصتي که نظام در اختيار آنها گذاشته در جهت خالي کردن …
نماز جمعه ی این هفته به امامت حجت الاسلام عاشوری در مسجد جامع خمام برگزار گردید.
متن سخنرانی – خطبه اول: يا عباد الله! اتقوا الله؛ قال اميرالمؤمنين(عليهالسلام):« التقوي، اقوي اساسٍ» (غررالحکم/822). بندگان خدا! پرهيزگار باشيد؛ اميرالمؤمنين(عليه السلام) فرمودند:«پرهيزگاري، محکم ترين شالوده (پايه و اساس و بنيان) است.» اگر آسمان خراش بلندي از اعمال هم بنا کنيد، ماداميکه فونداسيون آنها تقوي نباشد، دوام و بقايي نخواهد داشت. عموماً پَي ساختمان هاي چندين طبقه را بتون آرمه مي کنند تا استحکام لازم براي نگه داشتن آن را داشته باشد، والا با اندک تکان و طوفان و زلزله اي فرو خواهد ريخت و همه زحمات چندين ساله انسان را بر باد خواهد داد. اعمال و کارها و خدمات انسان هم اينچنين است، بايد بر شالوده تقوا استوار شود تا در مقابل طوفان حوادث، مقاومت کند. اگر شيطان، عبادات شش هزار ساله خود را از دست داد قطعاً آنها را بر پايه و بنيان تقوا استوار نکرده بود. اگر کار برصيصاي عابد در اواخر عمرش به جايي رسيد که خداوند او را به سگ تشبيه کرده و فرمود:«فَمَثَلُه کمثلِ الکلبِ ان تحمِل عليه يلهَث اَو تَترُکهُ يَلهَث» (اعراف/176). يعني«مثل او همچون سگ (هار) است که اگر به او حمله کني، دهانش را باز، و زبانش را برون مي آورد، و اگر او را به حال خود واگذاري، باز همين کار را مي کند.» قطعاً به خاطر بي تقوايي بوده است. در ميان اصحاب پيامبر اسلام(صلي الله عليه و اله وسلم) نيز افراد زيادي بوده اند که بعدها همه آنچه را که بنا کرده بودند، ويران ساختند. در دوره خود و از زمان انقلاب تا کنون کم نديديم افرادي را که تيشه به ريشه همان اهدافي که سال ها برايش زحمت کشيده اند زده اند و مي زنند! همه اين ها هيچ دليلي جز بي تقوايي ندارد. اگر آنها براساس ترس از خدا و محض رضاي خدا آن خدمات و عبادات را انجام مي دادند، يعني بناي ديانت خود را بر مبناي تقوي مي گذاشتند، هيچگاه اينچنين سقوط نمي کردند. خداوند سبحان اعمال بي تقوا را همچون ساختمان بر لبه رودخانه اي مي داند که آب زيرش را خالي کرده و درحال سقوط است. «اَفَمَن اسَّس بُنيانَه علي تقوي من اللهِ و رضوانٍ خيرٌ اَم من اسَّسَ بنيانَه شَفاجُرُفٍ هارٍ» (توبه/109). يعني«آيا کسي که شالوده (بناي) آن را بر تقواي الهي و خشنودي او بنا کرده بهتر است يا کسيکه اساس آن (بنا) را بر کنار پرتگاه سستي بنا نموده است؟!» «شفا» به معني لبه چيزي است و «جُرُف» به معني حاشيه نهري که آب زيرش را خالي کرده باشد، و «هار» به معني ساختمان درحال سقوط است. اين تشبيه به روشني، سرانجام اعمالي را که بدون تقوا صورت گرفته باشد، بيان مي کند. هرکسي سعي مي کند کارهاي خود را طبق نظر مسئول بالاتر از خود، انجام بدهد تا رضايت او را جهت موفقيت خود جلب کند، ولي بايد بدانيم که بالاترين مسئول ما خداوند است بنابراين بايد طبق نظر او کار کنيم. موفقيت در دنيا و آخرت هم بسته به رضايت اوست. خداوند اگر از کسي راضي باشد مقاماتي به او مي دهد که ديگران حتي فکرش را هم نمي توانند بکنند. مقاماتي خاص و منحصر به فرد که او را نوراني مي کند. والا اين مال و مقام و ثروت و لذت و زيبايي را خداوند به منظور امتحان افراد به همه مي دهد، از بَرّ و فاجر. ولي صلوات خود را به جهت فضل و رحمت، به بندگان ويژه خود اختصاص مي دهد. همچون پيامبر اسلام(صلي الله عليه و آله وسلم) «ان الله و ملائِکَتَهُ يصلون علي النبي…» (احزاب/56). يعني«خداوند و فرشتگانش بر پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) درود مي فرستند.» آنوقت مي فرمايد: اين پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) الگوي شماست. «لقد کان لکم في رسول الله اسوةٌ حسنه» (احزاب/21). يعني«مسلّماً براي شما در زندگي رسول خدا(صلي الله عليه و آله وسلم) سرمشق نيکويي بود». شما هم اگر مثل او مطيع خداوند شويد، صلوات الهي شامل حال شما مي شود:«هو الذي يُصلّي عليکم و ملائکتُه ليخرجکم من الظلماتِ الي النور و کان بالمؤمنين رحيما» (احزاب/43). يعني«او کسي است که بر شما درود و رحمت مي فرستد، و فرشتگان او (نيز براي شما تقاضاي رحمت مي کنند) تا شما را از ظلمات (جهل و شرک و گناه) به سوي نور (ايمان و علم تقوا) رهنمون گردد؛ او نسبت به مؤمنان همواره مهربان بوده است.» و بزرگترين مقام همين است که خداوند برانسان صلوات بفرستد. با اين تأييديه الهي تمام مقامات بهشت را مي توان بدست آورد. امروزه اگر شخصيت موجهي در کشور از کسي تعريف بکند، آن کس بواسطه آن تعريف، خودش را از هر مانعي عبور مي دهد و صلاحيت خودش را براي تصدي هر مقامي به اثبات مي رساند. درحاليکه اينگونه تعريفات ممکن است با واقعيت هم منطبق نباشد، ولي تعريف خداوند، عين حقيقت است.
متن سخنرانی – خطبه دوم: اوصيکم و نفسي بتقوي الله؛ خود و شما را به تقواي الهي توصيه مي کنم. تقوايي که در رفتار و گفتار و عمل باعث تثبيت حاکميت اسلام در جامعه شود. و در تبعيت از قرآن و اهل بيت(عليهم السلام) بکار رود. حنجره ها، زبان ها و قلم ها بايد در اين جهت بکار روند، نه اينکه موجب اميدواري دشمنان شوند. مقام معظم رهبري اخيراً در مراسم دانش آموختگي پاسداران در دانشگاه امام حسين(عليه السلام) فرمودند: نبايد در تبليغات خود به دشمنان خارج يا داخل، چراغ سبز نشان داد، دشمن درصدد مأيوس و نااميد کردن مردم است و متأسفانه برخي حنجره ها و زبان ها و قلم هاي بي تقوا هم در داخل، حرف آنها را تکرار مي کنند! بايد مواضع عزت آفرين، صحيح، عاقلانه و حکيمانه انقلاب و نظام اسلامي را تثبيت کنيد. مردم بايد کسي را ترجيح دهند که زمينه ساز عزت براي آينده انقلاب و کشور باشد، و بتواند در مقابل جبهه معاندان، قدرتمندانه ايستادگي کند و جمهوري اسلامي را بعنوان الگو در برابر چشم مستضعفان جهان نشان بدهد. اين ها ملاک ها و معيارهاي رهبري است که مردم بايد در ميان برنامه هاي کانديداها بدان توجه کنند. ما نبايد اولويت و اصالت را فراموش کنيم و صرفاً به مزيت هاي متوسط و مادي توجه نمائيم. ما بايد بدانيم که انقلاب ما يک انقلاب اسلامي است. و شروع انقلاب ما هم فقط به خاطر دغدغه دين بوده است. علت اصلي وقوع قيام 15 خرداد، به خاطر مبارزه رژيم شاهنشاهي با مظاهر ديني بود. و قيام حضرت امام(ره) که آن جريان دستگيري و سپس حمايت هاي مردمي را در شهرهاي تهران، قم، شيراز، مشهد و تبريز درپي داشت، فقط به خاطر احساس خطري بود که براي دين مي کردند. سخنراني عاشوراي سال 42 که سه روز قبل از واقعه 15 خرداد در مدرسه فيضيه ايراد شد مملو از هشدارهايي است به علماي اسلام در جهت نابود شدن دين دادند. و حتي شاه کشور را هم تهديد کردند که اگر بخواهي به همين رويه اسلام ستيزي خود و جلوگيري از اجراي احکام دين ادامه دهي، اعلام مي کنم که دين نداري، و آن وقت مردم تو را تحمل نخواهند کرد. بعدها مسائل ديگري در حاشيه مبارزه اضافه شد، همچون ظلم دستگاه سلطنتي، جوّ اختناق و زنداني هايي که وجود داشت. امروز هم براي بقاي اين انقلاب و الگوبخشي اين نهضت، بايد جنبه ديني آن را تقويت کنيم. اگر وصيت نامه حضرت امام(ره) را ملاحظه بکنيد خواهيد ديد که ايشان با يک مقدمه نسبتاً طولاني از قرآن و عترت آغاز کرده اند و در ادامه نيز همگي را به وحدت حول محور دين فراخوانده اند. و حتي راه حل تمام مسائل دنيا را در تمسک به همين حبلُالله متين دانسته اند. بنابراين همه ما بايد از نيروهاي مؤمن و حزب اللهي داخل کشور براي اداره امور مملکت و حل معضلات آن استفاده کنيم، نه اينکه براي فتنه گران روشنفکرماب فراري به خارج از کشور، اتوبان دوطرفه باز کنيم! متأسفانه برخي از کانديداهاي رياست جمهوري از اين فرصتي که نظام در اختيار آنها گذاشته در جهت خالي کردن دِقّ دلي هاي گروه هاي فتنه گر استفاده مي کنند و طوري حرف مي زنند که انگار مي خواهند از ملت و نظام انتقام بگيرند؛ و در عوض خوشحالند که رضايت معاندان نظام را جلب مي کنند! درحاليکه جلب رضايت خداوند، سزاوارتر است.» «وَاللهُ و رَسولُه احَقُّ اَن يُرضُوهُ اِن کانوا مؤمنين» (توبه/62). يعني«درحاليکه شايسته تر اين است که خدا و رسولش را راضي کنند، اگر ايمان دارند». و امروز، ولايت جانشين رسول است. گرچه تحمل داغ فراق حضرت امام خميني(ره)، رهبر کبير انقلاب اسلامي، واقعاً توانفرساست؛ ولي انتخابات مقام معظم رهبري به جانشيني ايشان، تسکين دهنده آلام مؤمنين مي باشد. مديريت ايشان در خنثي سازي انواع تهديدات خارجي و توطئه هاي داخلي، بي نظير بوده است، اما آنطور که بايد شايد براي بدان پرداخته نشده است. تاريخ نويسان عموماً براي ضبط و روايت دوره هاي تاريخي گذشته، رنج و زحمت هاي فراواني را تحمل مي کنند ولي از ضبط و تحليل وقايع هم عصر خود غافل مي شوند. شايد علّتش، وضوح و روشني بيش از حد مديريت حيات بخش ايشان است. کمااينکه عرفا و فلاسفه در توصيف واجب الوجود مي گويند:«هو مستورٌ لِشدَّةِ ظهوره و هو مخفي لشدةِ وجوده» يعني«خداوند به خاطر شدت ظهور و شدت وجودش، پوشيده و مخفي است.» بنابراين اگر ما هم بر خدمات مقام معظم رهبري در هدايت کشتي انقلاب از طوفان هاي حوادث و تهديدات بنيان افکن، متمرکز نمي شويم بخاطر اين است که کاملاً واضح و آشکار و محسوس و ملموس مي باشد. در ادبيات ما هم عموماً از هلال و بدر و محاق و مهتاب، که نور کمتري دارند، تعريف و تمجيد مي شود و کسي از خورشيد عالَم تاب که جهان را در پرتو نور خود روشن مي کند، سخن نمي گويد. ما هيچگاه با رکون به ظالمين نخواهيم توانست به اوضاع کشورمان سروسامان دهيم. زيرا خداوند ما را از اين کار نهي کرده است. «ولا تَرکَنُوا الي الذين ظلموا فَتَمَسَّکُم النار» (هود/113). يعني«و بر ظالمان تکيه نکنيد که آتش شما را فرا مي گيرد.» مضافاً بر اينکه خود ظالمين سروساماني ندارند و اجازه سروسامان يافتن هم به ما نمي دهند، دولت مصدق که به خواست غربي ها، حاکميت سکولار را در کشور رواج داده بود و مي گفت: من فقط براي ملي کردن نفت آمده ام و بستن شرابخانه ها و اجراي احکام اسلامي به دولت من ربطي ندارد، به توسط همان غربي ها ساقط شد. بنابراين اگر امروزه کانديدايي بگويد: من براي اصلاح اوضاع اقتصادي و بهبود وضع معيشت مردم آمده ام و گسترش فرهنگ ديني و جلوگيري از بي حجابي و برخورد با هتاکان به مقدسات، به دولت من ربطي ندارد، به همان سرنوشت دولت ملي مصدق دچار خواهدشد. بر عزت اسلامي خود بيفزاييد تا خداوند شما را عزيز کند. «ان تَنصُُرُوا اللهَ يَنصُرکم» (محمد/7). يعني«اگر (آئين) خدا را ياري کنيد، شما را ياري مي کنم.» سالروز شهادت امام موسي بن جعفر(عليه السلام) و همچنين آيت الله احسان بخش را نيز تسليت عرض مي کنيم. خداوند ان شاء الله همه ما را از پيروان صديق ائمه معصومين(عليهم السلام) و علماي اسلام قرار بدهد.
دیدگاه شما چیست ؟!