
آتشنشانی؛ واحد خدماتی است، یا چالهمیدان؟
این واحد حیاتی، زیر سایهی رانت و دخالتهای پشتپرده، به محلی برای کشمکش، استعفا و درگیریهای مختلف تبدیل شده است. از بهکارگیری نیروهای بدون ضابطه و خارج از مسیر قانونی – آن هم به اذعان استانداری – تا فضای پرتنش درون مجموعه که حتی باعث استعفای چهرههای باتجربه و خوشسابقه یا حضور برخیاز نیروها در آتشنشانیهای دیگر شده، همه و همه نشانههایی روشن از یک بحران مدیریتی هستند.
وقتی آتشنشانی، که باید نماد آمادگی، انضباط و ایثار باشد، خودش به کانون تنش، ناکارآمدی و سوءمدیریت تبدیل میشود، یعنی یک جای کار بهشدت میلنگد.
این واحد حیاتی، زیر سایهی رانت و دخالتهای پشتپرده، به محلی برای کشمکش، استعفا و درگیریهای مختلف تبدیل شده است. از بهکارگیری نیروهای بدون ضابطه و خارج از مسیر قانونی – آن هم به اذعان استانداری – تا فضای پرتنش درون مجموعه که حتی باعث استعفای چهرههای باتجربه و خوشسابقه یا حضور برخیاز نیروها در آتشنشانیهای دیگر شده، همه و همه نشانههایی روشن از یک بحران مدیریتی هستند.
اما بحران فقط به منابع انسانی ختم نمیشود. خودروها و بالابرها یکییکی از کار افتاده یا دچار مشکلاند و امکاناتی که باید در لحظهی حادثه جان نجات دهند، امروز خود به اورژانس نیاز دارند.
این در حالی است که طی ماههای گذشته هزینههای قابل توجهی برای تجهیز و نوسازی همین ماشینآلات صرف شده. چه کسی پاسخگوی این بینتیجه بودن هزینههاست؟
نمونهای فاجعهبار از این بیتدبیری، خاکریزی برج تمرینی آتشنشانی است؛ پروژهای که چند ده میلیون تومان خرج برداشت اما نتیجه؟ رها شد.
با این حجم از مشکلات، درگیری فیزیکی در محوطه واحد آتشنشانی هم به لیست افتخارات اضافه شده و شنیده میشود استعفای اخیر سرپرست نیز به همین مساله بازمیگردد؛ فردی که سابقهی درگیری در کارنامهاش بیپرده باقی مانده است!
سؤال اصلی اینجاست: مسوولان شهری تا کی میخواهند سکوت کنند؟ شورا و شهرداری چه زمانی قرار است این وضعیت نگرانکننده را جدی بگیرند و برای مردم شفافسازی کنند؟ تا کی قرار است «مصلحتسنجی» جای «اقدام جدی» را بگیرد؟ تا کجا باید این واحد حیاتی، دستمایه تمسخر و نارضایتی عمومی باقی بماند؟
دیدگاه شما چیست ؟!