خمام - امام جمعه: با صهيونيست‌هاي امريکائي و مزدوران وابسته دوستي نخواهيم کرد

امام جمعه: با صهيونيست‌هاي امريکائي و مزدوران وابسته دوستي نخواهيم کرد

آنها به خاطر ايستادگي ما در راه خدا با ما دشمني مي کنند و دوستي با آنها يعني خروج از راه خدا …

جمعه، ۱۴ تیر ۱۳۹۲ - ۱۹:۰۴ KHNA3587

خطبه اول – «اَلحَمدُ لله الذي خلق السموات و الارض وجعل الظلمات والنور؛ ثم الصلاة و السلام علي اشرف بريته و افضل رسله و خاتم انبيائه، العبد المويد، المصطفي الامجد، المحمود الاحمد، ابي القاسم محمد(صلي الله عليه و آله وسلم) وعلي اهل بيته الطيبين الطاهرين المعصومين واللعن الدائم علي اعدائهم اجمعين». اوصيکم و نفسي بتقوي الله؛ خود و شما را به تقواي الهي سفارش مي کنم. تقوايي که آغاز دعوت همه انبياء بوده است. زيرا تا حداقل تقوي در کسي نباشد، او طالب حق نمي شود و دعوت انبياء در او مؤثر نخواهدبود. خداوند سبحان در آغاز سوره بقره فرمود:«ذلک الکتابُ لا ريب فيه هُديً للمتقين» (بقره/2). يعني« آن کتاب با عظمتي است که شک در آن راه ندارد و مايه هدايت پرهيزگاران است.» بنابراين اولين توصيه راهبردي انبياء، پرهيزگاري است. بدون ترس از مخالفت با پروردگار، نمي توان از پيامبر اطاعت کرد. حضرت نوح(عليه السلام) نيز همچون ساير انبياء به قوم خود فرمود:«وَاتقُوهُ و اَطيعُونِ» (نوح/3). يعني«و از مخالفت خداوند بپرهيزيد و مرا اطاعت نماييد.» و اطاعت از پيامبر هم اطاعت از خداست، «من يُطِعِ الرّسولَ فَقَد اَطاعَ اللهَ» (نساء/80). يعني«کسي که از پيامبر اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده است.» چون پيامبر فرستاده خداست. و مأمور است که پيام خداوند را به مردم برساند. و اين اطاعت از پيامبر خدا، همان ولايت پذيري است که اساس دعوت انبياء را تشکيل مي دهد. مي توان گفت که عصاره دعوت انبياء را همان اطاعت بنده از خداوند سبحان تشکيل مي دهد. سعادت انسان در اطاعت خداست و شقاوت او در تمرّد از او. بنابراين ما اگر از پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) اطاعت مي کنيم به خاطر اطاعت از خداوند است و اگر از امام معصوم نيز اطاعت مي کنيم به همين جهت است و اگر از نمايندگان ائمه معصومين هم اطاعت مي کنيم صرفاً به خاطر اطاعت از خداوند است که همگي تحت عنوان ولايت جمع مي شوند. يعني اين ولايت خداست که از طريق پيامبر و امام و فقيه، اعمال مي شود. ولايت خدا و رسول در قرآن کريم بيان و اثبات شده لذا هيچ مسلماني در آن ترديد ندارد. «انما وليکم الله و رسوله» (مائده/55). يعني«سرپرست و وليّ شما، تنها خدا و پيامبر اوست…» گرچه ادامه همين آيه که مي فرمايد:«والذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة و يؤتون الزکاةَ و هم راکعون» يعني«و آنها که ايمان آورده اند؛ همان ها که نماز را برپا مي دارند و درحال رکوع، زکات مي دهند (نيز ولي و سرپرست شما هستند)». ولايت امام معصوم را هم اثبات مي کند، لکن براي اثبات ولايت امام معصوم(عليه السلام)، بيشتر از طريق روايات تأکيد شده است. براي اثبات ولايت فقيه، هم دليل عقلي وجود دارد و هم دليل نقلي. درباره عقلي علاوه بر آن استدلالات منطقي که در کتب کلامي ذکر شده، بطور خلاصه و بعنوان يک حکم عقلايي مي گوييم که اگر درباره هر موضوعي، دسترسي به مطلوب صد در صدي نباشد، بايد تنزل کرد و به مطلوب 99 درصدي و يا کمتر قناعت کرد. مثلاً بيماري که دسترسي به دکتر فوق تخصص ندارد، به متخصص اکتفا مي کند و اگر او هم نبود به دکتر عمومي مراجعه مي کند و هيچگاه از درمان خود صرف نظر نمي کند. تبعيت از ولايت فقيه هم به همين صورت است. يعني وقتي که دسترسي به امام معصوم(عليه السلام) نبود، اشبه الناس به امام معصوم(عليه السلام) را نبايد از دست داد. مضافاً بر اينکه خودشان هم فرموده اند که بايد به چنين کساني مراجعه کنيد. حضرت آيت الله جوادي آملي در کتاب «ولايت فقيه، ولايت فقاهت و عدالت» از صفحه 178 به بعد، 19 روايت از ائمه معصومين(عليهم السلام) براي اثبات ولايت فقيه آورده که از جمله آنها مقبوله عمربن حنظله است که مي فرمايد:«مَن کان منکم ممن قد روي حديثنا… فاني قد جعلته عليکم حاکما، فاذا حکم بحکمنا و لم يَقبَلهُ منه، فانما استخفّ بحکم الله و علينا ردّ، و الرادّ علينا الرادّ علي الله، و هو علي حدّ الشرک بالله» (کافي/1/67). رد کردن حکم ولي فقيه که بر اساس نظر امام معصوم(عليه السلام) صادر شده، در حد شرک به خداست. چون چنين حکمي همان حکم خداوند است؛ و کسي که حکم خداوند را نپذيرد يعني يک منبع ديگري را در کنار خداوند بعنوان قانونگذار قبول دارد و اين همان شرک به خداست. چون براي خداوند، شريک قايل شده است. ممکن است عده اي بخاطر عدم آگاهي از اين گونه لوازم، نسبت به فرمان ولي فقيه سهل انگاري کنند، ولي بسياري از افراد، دانسته تمرد مي کنند؛ کما اينکه از اين نمونه ها در صدر اسلام هم بوده اند که باتوجه به شناخت پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) از آن حضرت تمرد مي کردند:«الذين آتينا هم الکتابَ يعرفونَه کما يعرفون ابناءَهم» (بقره/146). يعني«کسانيکه کتاب آسماني به آنان داده ايم، او [پيامبر] را همچون فرزندان خود مي شناسند» ولي چون مصالح خودشان را ترجيح مي دادند از پذيرش دعوت پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) سرباز زدند. همه کساني که از پذيرش حکم وليّ فقيه تمرد مي کنند نه بخاطر رضايت خدا، بلکه به خاطر مصالح و منافع خودشان است که آن را بر مصلحت الهي ترجيح مي دهند! خداوند سوگند ياد کرده؛ کساني که حکم ولايت را نمي پذيرند، ايمان ندارند. «فلا و ربک لايؤمنون حتي يحکموک فيما شجر بينهم ثم لايجدوا في انفسهم حَرَجاً مما قضيت و يسلموا تسليما» (نساء/65). يعني«به پروردگارت سوگند که آنها مؤمن نخواهند بود مگر اينکه در اختلافات خود، تو را به داوري بطلبند و سپس از داوري تو در دل خود احساس ناراحتي نکنند و کاملاً تسليم باشند.» بنابراين اگر حکم ولايت برخلاف ميل و مصلحت و منفعت کسي باشد اصلاً نبايد حتي در دل خودش هم احساس کدورتي بکند والا حد نصاب لازم براي ايمان را ندارد و آن را با شرک آميخته است. اينکه امام رضا(عليه السلام) در حديث سلسلة الذهب در کنار «کلمة لا اله الا الله حصني» يعني«کلمه لا اله الا الله، دژ و حصار محکم من است» فرمود:«بشروطها و انا من شروطها»(امالي شيخ صدوق/234). به اين معني است که ولايت، شرط توحيد است. و بدون ولايت توحيد انسان، کامل نيست. اعوذ بالله من الشيطان الرجيم؛ بسم الله الرحمن الرحيم؛ اذا جاء نصر الله و الفتح ورايت الناس يدخلون في دين الله افواجا فسبح بحمد ربک واستغفره انه کان توابا صدق الله العلي العظيم.

06230834451014897155

خطبه دوم – اعوذ بالله من الشيطان الرجيم؛ بسم الله الرحمن الرحيم؛ اَلحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمينَ؛ نَحمَدُهُ وَ نَستَعينُه وَ نُؤمِنُ بِه وَ نَتَوَکَلُ عَليهِ وَ نَشهَدُ اَن لا اِلهَ اِلّا اللهُ وَحدَهُ لا شَريکَ لَه وَ اَنَّ مُحَمَّداً صَلَّي اللهُ عَليهِ وَ آلهِ وَسَلَّم عَبدُهُ وَرَسولُه، اللّهُمَّ صَلِّ عَلي عَليٍّ اَميرِ المُؤمِنينَ وَ وَصيِّ رَسولِ رَبِّ العالَمينَ، وَ صَلِّ عَلَي الصِّديقةِ الطاهِرَةِ فاطمةَ سَيِّدَةِ نِساءِالعالَمينَ وَ صَلِّ عَلي سِبطي الرَّحمَةِ وَ اِمامَي الَهُدي اَلحسنِ وَالحُسَينِ سَيَّدَي شَبابِ اَهلِ الجَنَّةِ وَ صَلِّ عَلي اَئمَّةِ المُسلِمينَ عَليِّ بنِ الحُسَينِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَليٍّ وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَي بنِ جَعفَرٍ وَ عَليِ بنِ موسي وَ مُحَمَّدِ بنِ عَليٍّ وَ عَليِّ بنِ مُحَمَّدٍ وَالحَسَنِ بنِ عَليٍّ وَ الخَلَفِ الهادِي المَهديّ(عج)، حُجَجِکَ عَلي عِبادِک وَ اُمَنائِکَ في بِلادِک، صَلاةً کَثيرَةً دائِمَةً . «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَيکُمُ الصِّيامُ کَما کُتِبَ عَلَي الَّذينَ مِن قَبلِکُم لَعلَّکُم تَتَّقُونَ» (بقره/183). يعني«اي افرادي که ايمان آورده ايد! روزه بر شما نوشته شده، همانگونه که بر کساني که قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهيزگار شويد.» در آستانه ماه مبارک رمضان هستيم که ماه پرهيزگاري است. همه خصوصيات اين ماه مبارک، مقدمه اي براي پرهيزگار شدن انسان هستند. حتي روزه واجبي که خداوند براي تمام روزهاي اين ماه قرار داده است، به خاطر پرهيزگار شدن انسان است که آيه شريفه فوق به آن اشاره دارد. نزول قرآن کريم در اين ماه نيز بعنوان برنامه اي سازنده در جهت پرهيزگاري است. ماه مبارک رمضان، ماهي است که دائماً خوبي ها را به ياد انسان مي آورد و او را به عبادت و ترک معصيت، تشويق مي کند. ماه رمضان، تالار ضيافت الهي است که ماه شعبان، دالان ورود به آن مي باشد. ماه استفاده از فرصت هاي ارزشمندي است که در سال فقط يک بار براي انسان پيش مي آيد. پيامبر اسلام(صلي الله عليه و آله وسلم) قبل از شروع ماه مبارک رمضان، مردم را براي ورود در اين عرصه پر خير و برکت آماده مي کردند. در آن خطبه آخرين جمعه ماه شعبان (که در اولين صفحه کتاب اقبال سيدبن طاووس آمده)، رسول خدا(صلي الله عليه و آله وسلم) خطاب به مردم فرمودند:«ايها الناسُ: اِنّه قد اَقبَلَ اليکم شهرُ اللهِ بالبرکةِ و الرحمةِ و المغفرةِ» يعني«اي مردم! ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش، به سوي شما رو کرده است.» و بعد از ذکر صفات فراوان براي اين ماه و وظايف زياد براي مردم، فرمودند: «فانَّ الشَّقِيَّ مَن حُرِّمَ غُفرانَ اللهِ في هذا الشَّهرِ العظيم» يعني«به راستي که بدبخت کسي است که در اين ماه بزرگ از آمرزش خدا محروم گردد.» بسياري از علماء اخلاق، آغاز سير و سلوک خود را ماه مبارک رمضان قرار مي دادند. بسياري از مؤمنين هم سال خمسي خود را اول ماه مبارک رمضان قرار مي دهند و آخر ماه شعبان به پايان مي رسانند، چون در بسياري از روايات از اين ماه بعنوان «رأسُ السَّنَةِ» و «غُرَّةُ الشُّهُور» نام برده شده است. بندگان خدا در اين ماه به مهماني خدا دعوت شده اند. گرچه اجابت اين دعوت، واجب است؛ ولي کسي را هم به اجبار نمي برند و در اختيار خودشان گذاشته اند. متأسفانه عده اي اصلاً به اين دعوت نامه نگاه نمي کنند و طوري در زندگي مادي و کارهاي دنيايي فرو رفته اند که اصلاً آمدن و رفتن ماه مبارک رمضان را احساس نمي کنند، و اگر هم احساس کنند، آن را مزاحم کارهاي معمول خود مي پندارند. و کساني هم که به اين مهماني مي روند، همگي بهره يکساني نمي برند. بلکه هرکس مؤمن تر و مخلص تر باشد بيشترين بهره برداري را مي کند. خوشا به حال کساني که توانايي روزه گرفتن، قرآن خواندن و دعا کردن را دارند. و زمينه اي براي ارتکاب گناه نمي يابند. شکر سلامت جسم و هوشياري ذهن در همراهي با اين ضيافت الهي است. قرآن بعنوان مائده آسماني و برنامه رشد و کمال و تعالي، در اختيار ماست. پس بايد از آن براي عروج تا بي نهايت، استفاده کنيم. زيرا موجودات ديگر اين توانايي را ندارند. «لو انزلنا هذا القرآنَ علي جَبَلٍ لَرَاَيتَهُ خاشعاً متصدّعاً من خشيةِ الله» (حشر/21) يعني«اگر اين قرآن را بر کوهي نازل مي کرديم، مي ديدي که در برابر آن خاشع مي شود و از خوف خدا مي شکافد!» وقتي کوه بعنوان مظهر استحکام و مقاومت قادر به تحمل قرآن نيست، تکليف ساير موجودات مشخص است. اين توانايي فقط براي انسان است و اين موقعيت هم براي او فراهم. امام سجاد(عليه السلام) در دعاي 44 صحيفه سجاديه که دعاي ورود به ماه مبارک رمضان است از خداوند درخواست مي کند:«و اَن نُسالِمَ مَن عادانا حاشي مَن عُودِيَ فيک و لک، فانّه العدوُّ الذي لا نواليه و الحِزبُ الذي لا نُصافيه» (صحيفه/44). يعني«(و از تو مي خواهيم که) با دشمنان خود آشتي کنيم، (منتها) جز آن دشمني که در راه تو و به خاطر تو با ما دشمني مي کند؛ زيرا او دشمني است که هرگز با او دوستي نمي کنيم و جزء گروهي است که هرگز دل ما با آنها صاف نمي شود.» بنابراين گرچه در اين ماه مبارک بايد هرگونه کينه و دشمني را از بين ببريم ولي آناني که به خاطرپايبندي ما به احکام الهي، دشمن ما و نظام اسلامي شده اند، از شمول فضل و رحمت و مغفرت اين ماه خارجند. ما هرگز با صهيونيست هاي آمريکايي و مزدوران وابسته به آنها دوستي نخواهيم کرد و دل ما با آنها صاف نخواهدشد، زيرا آنها به خاطر ايستادگي ما در راه خدا، با ما دشمني مي کنند. و دوستي با آنها يعني خروج از راه خدا ! کسانيکه تحت تأثير الفاظ نرم برخي از سياستمداران آمريکا گمان مي کردند که با تغيير دولت در ايران از سياست هاي خصمانه آمريکا عليه کشور ما کاسته مي شود و حتي برخي از تحريم ها نيز برداشته مي شود، ديدند که چگونه روز دوشنبه 10 تيرماه 92 دور جديدي از تحريم ها را عليه کشور ما به اجرا گذاشتند. آنها فقط به خاطر اسلام که راه خداست با ما دشمنند. لذا به پيروي از امام سجاد(عليه السلام) بايد اعلام کنيم که هرگز دل ما با آنها صاف نخواهدشد. متأسفانه در اثر سوء تدبير اخوان المسلمين در مصر و عملکرد بد محمد مرسي رئيس جمهور اين کشور، انقلاب اسلامي مصر که اميدهاي زيادي به آن مي رفت، در هاله اي از ابهام قرار گرفته است؛ و احتمال مي رود که بار ديگر حکومت لائيک نظاميان وابسته به غرب در اين کشور حاکم شود. و اين درس عبرتي است براي همه انقلابيوني که به اصول اسلام پايبند نباشند. محمد مرسي اکنون چوب سياست هاي خصمانه اش عليه فلسطين، سوريه و ايران را مي خورد. او مي توانست با حمايت گسترده از فلسطين، پرچم دفاع از آرمان مقاومت را بدست بگيرد؛ او مي توانست با حمايت از سوريه، در لحظات بحراني به اين کشور عربي تکيه کند؛ او مي توانست با برقرار روابط همه جانبه با جمهوري اسلامي ايران براي هميشه از حمايت قدرتمندترين کشور اسلامي جهان برخوردار شود، ولي همه اين فرصت ها را از دست داد و اکنون با سقوط خود، قدرت بيشتري به مخالفان حاکميت اسلام داده است و علي رغم تلاش هايي که براي نزديک شدن به دولت هاي عربي و کشورهاي غربي کرده، هيچ جايگاهي در ميان آنان بدست نياروده است. فاعتبروا يا اولي الابصار! اعوذ بالله من الشيطان الرجيم؛ بسم الله الرحمن الرحيم؛ انا اعطيناک الکوثر فصل لربک وانحر ان شانئک هو الابتر، صدق الله العلي العظيم.


موضوع : نماز جمعه
http://khna.ir/3587

دیدگاه شما چیست ؟!