عاشورا تجلّی اسم اعظم الهی است
قدرت تشخیص حق از باطل باعث میشود که ما در حفظ آن اعمال صالحی که انجام میدهیم موفق باشیم.
نماز جمعهی این هفتهی خمام به امامت حجه الاسلام والمسلمین علیرضا عاشوری در مسجد جامع آستان مقدس امامزاده حسن (ع) برگزار شد.
خطبهی اول : اوصیکم و نفسی بتقوی الله؛ (ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا) (انفال/۲۹). بندگان خدا! پرهیزگار باشید؛ «اگر پرهیزگاری پیشه کنید، خداوند فرقان در اختیار شما می گذارد.» (وسیله جداسازی حق از باطل و روشن بینی خاصی که در پرتو آن، حق را از باطل خواهید شناخت.) از آنجایی که قرآن کریم، حق و باطل را از هم جدا می کند به آن فرقان گفته می شود. و این قدرت جدا نمودن حق از باطل، آنقدر مهم است که خداوند آن را بعنوان پاداش پرهیزگاران قرار داده است. در این دنیای پر از فریب و آدم های جور واجور، هیچ موهبتی بالاتر از این نیست که انسان توانایی تشخیص کارهای خوب از بد، یا انسان های راستگو از دروغگو و مؤمن از منافق را داشته باشد. چون همه انسان ها در این دنیا سعی می کنند که خوبی های خود را آشکار و بدی های خود را مخفی نمایند و حتی خود را به خصلت های پسندیده ای که ندارند، متصف نمایند تا افراد بی تقوا را فریب دهند؛ بطوریکه حتی آمریکا هم با همه جنایاتش برای آنها خواستنی و دوست داشتنی می شود و در عوض، کینه و دشمنی انسان های مؤمن را به دل می گیرند. اینها کسانی هستند که قدرت تشخیص را از دست داده اند لذا بد می فهمند. مثل انسان سرماخورده ای که قدرت تشخیص بوها و مزه ها را از دست می دهد. منتهی مصیبت آنجایی ظاهر می شود که با این حال، روی تشخیص غلط خودش اصرار و پافشاری کند و دردناک تر اینکه کسانی هم حرف های او را قبول کرده و از او پیروی کنند. اگر خداوند، امامت و رهبری را از ستمگران سلب کرده و فرموده است (لاینال عهدی الظالمین) (بقره/۱۲۴). یعنی«پیمان من به ستمگران نمی رسد.» به همین منظور است. چون او خودش را هم گم کرده است لذا حق ندارد دیگران را به دنبال خود بکشاند. ولی انسان های متقی و معصوم نه تنها این منصب را دارند بلکه باید دیگران را به راه راست بکشانند. قدرت تشخیص حق از باطل باعث می شود که ما در حفظ آن اعمال صالحی که انجام می دهیم موفق باشیم. زیرا آفات بسیاری از جهات مختلف، اعمال صالح انسان را تهدید می کنند. برخی از این آفات به گونه ای هستند که اصلاً قبل از انجام عمل صالح، زمینه آن را مسموم و فاسد می کنند به طوری که بعد از آن تا مدت ها هر عمل صالحی هم که انجام بدهی، از بین می رود؛ همچون شرابخواری که باعث می شود تا چهل شبانه روز اعمال انسان مقبول درگاه الهی واقع نشود. برخی از آفات هم در حین عمل، آن را فاسد می کنند مثل ریا و عُجب و غرور و خودبینی؛ و برخی از آفات نیز بعد از انجام عمل به سراغش می روند و آن را از بین می برند مثل منّت گذاشتن بعد از انفاق یا کفر و ارتداد بعد از عبادت های طولانی. در همین رابطه امام باقر(ع) فرمودند: روز قیامت، خداوند گروهی را مبعوث می کند درحالیکه نوری در مقابل آنها همچون لباس های سفید و درخشنده حرکت می کند (که همان اعمال صالح آنها است) سپس خداوند به آن نور می فرماید:« هَباءً مَنثُورا» یعنی« همگی ذرات پراکنده غبار شوید» سپس فرمود: آنها کسانی بودند که نماز و روزه به جا می آوردند، ولی هنگامیکه حرام و گناهی به آنها عرضه می شد به آن می چسبیدند.» یعنی قدرت تشخیص را نداشتند که گناه چه بلایی بر سر آنها می آورد. گناه از هر سمّ و آتشی بدتر است؛ چون سم و آتش انسان را می کشند و خلاص می کنند؛ ولی گناه، انسان را در آتشی می افکند که «لا یَموتُ فیها و لا یَحیی» (اعلی/۱۳). یعنی« در آن آتش نه می میرد و نه زنده می شود.» اولین اثر گناه در این دنیا، قساوت قلب است که امیرالمؤمنین(ع) فرمود:« ما قسَّتِ القلوبُ اِلا لِکثره الذنوب»(بحارالانوار/۷۰/۵۵). یعنی«قلب ها گرفتار قساوت نمی شوند مگر در اثر گناه زیاد»؛ که رقّت قلب و عاطفه انسانی را از بین می برد. رقت قلب یعنی متأثر شدن از گرفتاری نیازمندان و اشک ریختن در مصیبت اباعبدالله(ع) که از فضایل خوب انسانی است و با انجام دستورات الهی بدست می آید. نه اینکه کسی بگوید من تحمل دیدن ذبح گوسفند را ندارم یا تاکنون مرغی را سر نبریده ام چرا که اینها نشانه ضعف نفس است نه رقت قلب. همین آدم وقتی کباب می خورد اگر بوی آن به مشام فقرا برسد اصلاً قلبش تکان نمی خورد و بی خیال است.
خطبهی دوم : یا عبادالله اتقوا الله؛ (اِنَّ الذین اتَّقوا اِذا مَسَّهُم طائفٌ من الشَّیطان تَذَکَّرُوا فَاِذا هم مُبصِرُون) (اعراف/۲۰۱). یعنی« پرهیزگارن هنگامیکه گرفتار وسوسه های شیطانی شوند، به یاد خدا و پاداش و کیفر او) می افتند و ناگهان بینا می گردند.» « طائفٌ من الشیطان» یعنی شیاطین طواف کننده بر دور قلب انسان که منتظرند تا راه نفوذی پیدا کنند و وارد آن شوند؛ و گناه، همان روزنه ورود شیطان است . اگر شیطان وارد قلب کسی بشود او را از حیثیت و اعتبار در نزد خداوند، ساقط می کند. زیرا قلب او را که «عرشُ الرحمن» و مرکز حکومت خداوند است به تصرف خودش در می آورد. و چنین انسانی همیشه نگران است که مبادا روزی رسوا شود. کسی که شیشه عطری به همراه دارد نگران آشکار شدن بوی خوش آن نیست ولی کسی که نجاست متعفّنی را به همراه دارد، گرچه در یک شیشه ای محفوظ و پلمب کرده باشد، همیشه نگران آشکار شدن بوی آزاردهنده آن خواهد بود. امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «شخص باتقوا کسی است که اگر اعمال او را بر روی طبقی نهاده و در اطراف جهان بچرخانند، شرمنده نشود». در برخی از مجالس حساس و مراسم های رسمی و مهم که شخصیت های رده بالای کشوری حضور دارند، مدعوین به منظور بازدید بدنی باید از دستگاهی عبور کنند که اشیاء فلزی را نشان می دهد. حال اگر دستگاهی وجود داشته باشد که گناه را در وجود انسان نشان دهد، آیا کسی حاضر می شود سرافرازانه و باافتخار از آن عبور کند؟ در اینجاست که انسان متقی از غیرمتقی شناخته می شود. امروز ۲۴ آبان ماه به نام روز کتاب و کتابخوانی است که بهترین وسیله دانستن و حفظ و ثبت دانسته هاست. کتاب یعنی یک مجموعه نوشته شده، که در قرآن کریم ازآن بعنوان تعلیم با قلم یاد شده است. «الذی عَلَّم بالقلم»(علق/۴). یعنی« همان کسی که بوسیله قلم تعلیم نموده.» بنابراین قدرت نوشتن یکی از نعمت های بزرگ خداوند است که به انسان های برجسته عنایت می شود تا اکتشافات و نوآوری های خود را ثبت و ضبط نمایند. البته نوشتن مطالب گمراه کننده، کفران این نعمت است؛ عموماً کسانیکه شکر سایر نعمت های الهی را به جا نمی آورند، این نعمت خداوند را هم ضایع می کنند. ولی علمای مهذَّب جز با وضو و طهارت، مطلبی نمی نویسند و چنین مطالبی است که فردای قیامت بین آنها و آتش جهنم فاصله می اندازد. کتاب واقعی در حقیقت، قرآن کریم است و سایر کتاب ها هم به همان اندازه که از قرآن بهره گرفته اند و به تشریح آیات آن در عالَم خلقت پرداخدت اند، از حقیقت برخوردارند. شهادت امام زین العابدین(ع) را هم تسلیت عرض می کنیم که حدود ۳۴ سال بعد از واقعه عاشورا و در ۱۲ محرم سال ۹۵ هجری واقع شد. عاشورای حسینی، تجلِّی اسم اعظم الهی است. گرچه همه عالَم، تجلِّی خداوند است ولی مراتب دارد. خلقت انبیاء و اولیاء، عالی ترین مرتبه تجلِّی خداست که در اینجا هم باز مراتبی متصور است؛ گر چه همگی در نشئه دیگر همچون نور واحدند، ولی در این عالم بعضی از انبیاء و رُسُل بر بعضی دیگر برتری دارند؛که در قرآن کریم فرمود: (و لقد فَضَّلنا بعضَ النبیین علی بعضٍ) (اسراء/۵۵). یعنی«و ما بعضی از پیامبران را بر بعضی دیگر برتری دادیم.» یا (تلک الرُّسُلُ فَضَّلنا بَعضَهُم علی بعضٍ)(بقره/۲۵۳). یعنی«بعضی از آن رسولان را بر بعضی دیگر برتری دادیم.» پیامبر اسلام(۲)، تجلی اعظم خداوند است که در دعای شب ۲۷ رجب (مبعث پیامبر اسلام(۲) می خوانیم «اللهم انی اسئلک بالتجلِّی الاَعظم فی هذه اللَّیله» (البلد الامین/۱۸۳). یعنی« خدایا از تو درخواست می کنم به حق تجلی اعظم در این شب.» حال غیر از پیامبر اسلام، کسی می تواند تجلی اعظم باشد که از پیامبر باشد و پیامبر هم از او باشد. و او امام حسین(ع) است. ما همه عالَم را به مکتب اباعبدالله(ع) دعوت می کنیم که خود آن حضرت هم به منظور دعوت همه مردم، از مدینه حرکت کرد و حدود پنج ماه در مسیر حرکتش تا مکه و کوفه، فریاد آزادگی و ایمان سر داد. ما با مکتب عاشورا قصد جنگ با اهل سنت و یا اهل کتاب از یهود و نصاری را نداریم، بلکه قصد ارائه یک مکتب برتر و بالاتر به آنها را داریم که به صلاح و سعادت خودشان است اگر آن را بپذیرند. کمااینکه امام حسین(ع) از هرکدام از این فرقه ها و مذاهب و ادیان، کسانی را به طرف خود جذب کرده بود. هم زهیر بن قین عثمانی به آن حضرت پیوسته بود و هم وهب نصرانی و غلام یهودی. بنابراین ما هم باید مکتب اباعبدالله(ع) را مثل خودشان معرفی کنیم تا امثال آنها جذب این مکتب شدند. در این صورت است که پیرو واقعی امام حسین(ع) خواهیم بود. مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی الامام خامنه ای در دیدار با مسئولان و دست اندرکاران حج فرمودند که «حج یک هدیه الهی و ظرفیتی تمام نشدنی در ایجاد تفاهم حول نیازهای مشترک دنیای اسلام است»؛ بر همین اساس می توان گفت که تاسوعا و عاشورا و شیرخوارگان حسینی نیز یک هدیه الهی و ظرفیتی تمام نشدنی برای ایجاد تفاهم حول نیازهای مشترک بشریت است. روز یکشنبه ۲۶ آبان ماه مصادف است با آزادسازی شهر سوسنگرد از لوث وجود نیروهای بعثی عراق، که در پی فرمان تاریخی حضرت امام خمینی(ره) و مدیریت مقام معظم رهبری و نقش مؤثّر شهید چمران و ایثار رزمندگان اسلام به وقوع پیوست. شهر سوسنگرد مهم ترین محور برای رسیدن به اهواز و اشغال خوزستان بود که رژیم بعثی عراق در ابتدای تجاوز خود آن را به اشغال خود درآورد؛ لکن رزمندگان اسلام پس از سه روز آن شهر را آزاد کرده بودند. ولی دشمن بار دیگر با بکارگیری نیروهای زُبده خود در اثر تَعَلُّل و کارشکنی بنی صدر خائن در اعزام نیروهای کمکی، موفق شد بار دیگر در ۲۳ آبان ماه آن شهر را به محاصره خود درآورده و به بخش هایی از آن نفوذ کند. در پی این حادثه، حضرت امام خمینی(ره) صریحاً فرمودند:«سوسنگرد تا فردا بایستی آزاد شود.» و همین فرمان کافی بود تا همه نیروها، از ارتش و سپاه و بسیج و عشایر و جهاد سازندگی، متحد شوند و در اندک زمانی آن شهر را آزاد و از حضور دشمن پاک سازی کنند که در نوع خود، حماسه بی نظیری بوده است. لکن عموماً از این حماسه کمتر سخن گفته شده است. اتفاقا آزاد سازی این شهر در ۳۳سال قبل، مصادف با ۸ محرَّم یعنی در آستانه تاسوعا و عاشورای حسینی بوده است.
دیدگاه شما چیست ؟!