اين علم است که زمينههاي پيشرفت يک کشور را به وجود ميآورد
امروز بزرگداشت يکي از علماي بزرگ اسلامي، ابن سيناست که در علوم متعددي از جمله پزشکي صاحب نظر بود.
خطبه اول: « اَلحَمدُ لِلّهِ الَّذي خَلَقَ السَّمواتِ وَ الاَرضَ وَجَعَلَ الظُّلُماتِ وَالنّورَ؛ ثُمَّ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلي اَشرَفِ بَريَّتِه وَ اَفضَلِ رُسُلِه وَ خاتَمِ اَنبيائِه، اَلعَبدِ المُؤيَّد، اَلمُصطَفَي الاَمجَدِ، اَلمَحمودِ الاَحمَدِ، اَبِي القاسِمِ مُحَمَّدٍ(صلي الله عليه و آله وسلم) وَعَلي اَهلِ بَيتِهِ الطَّيِبينَ الطّاهِرينَ المَعصومينَ وَاللَّعنُ الدّائِمُ عَلي اَعدائِهِم اَجمَعينَ». اوصيکم عبادالله و نفسي بتقوي الله؛ بندگان خدا، خود و شما را به تقواي الهي که همان ترس از مخالفت با فرامينش است، توصيه مي کنم. ترس ما از خداوند بايد کاملاً واقعي و جدي باشد نه مجازي و شوخي. در دعاي کميل از خداوند مي خواهيم که خشيت ما را در مقابل خود، يک خشيت جدي قرار بدهد. «وَهَب لِيَ الجِدَّ في خَشيَتِک» يعني«جديت در خوف و خشيت خود را به من عطا کن». و الّا با سهل انگاري نمي توان در مسر عبوديت الهي، مقاومت کرد. به خاطر اين که شيطان با زيبا جلوه دادن اعمال ناروا، انسان را از طريق حق، غافل و منحرف مي کند. چون کارش وسوسه کردن و زينت بخشيدن به اعمال انسان است. «زَيَّنَ لَهُمُ الشيطانُ اَعمالَهم» (انفال/48). يعني«شيطان، اعمال آنها (مشرکان) را در نظرشان جلوه داد.» به اين صورت که يک دستکش مخملي بر روي دست چدني مي کشد و براي دوستي به طرف انسان دراز مي کند. به اسم روشنفکري و اجتماعي بودن، به بي حجابي و اختلاط زن و مرد دامن مي زند؛ به اسم اطلاع رساني شفاف، غيبت گويي را رواج مي دهد و به اسم مردم داري و احترام به حريم خصوصي آنها، امر به معروف و نهي از منکر را ترک مي کند. البته اين ها دليل نمي شود که انسان گمراه گردد و به صراط مستقيم نرود. زيرا وجود وسوسه هاي شيطان براي گمراهي انسان مثل وجود سرما براي بيماري اوست. همانطوري که با مواظبت و احتياط و پوشش مناسب مي توان از بروز سرماخوردگي جلوگيري کرد، با مراقبت و توجه و تذکر و تقوي که بهترين پوشش است مي توان از گمراهي جلوگيري نمود. مثل جاده پر پيچ و خم و سرازيري است براي سقوط رانندگان؛ که اگر کسي مراقب باشد و احتياط کند به سلامت عبور مي کند و الّا سقوطش حتمي است. مثل آن کسي نباشيد که وقتي چشمش به پوست موز افتاد، گفت: اي واي باز هم بايد ليز بخورم و بيفتم! مگر شما مجبوريد که حتماً پا روي پوست موز بگذاريد؟ پس چطور فکر مي کنيد که حتماً بايد به وسوسه هاي شيطان گرفتار شويد؟ وسوسه هاي شيطاني و موانع زندگي فقط وسيله اي براي توجيه عوام الناس هستند و الّا براي انسان هاي متقي و پرهيزگار نه تنها مانعي محسوب نمي شوند بلکه سکويي براي پرش و جهش به درگاه قرب پروردگار مي باشند. مثل اين است که در يک مسابقه دوي با مانع، کسانيکه موفق به پيروزي نشده اند علت شکست خود را وجود موانع در مسير مسابقه بدانند! درحاليکه ماهيت اين مسابقه به وجود موانع در مسير است. ماهيت دنيا هم به وجود موانع شيطاني در مسير عبوديت است، و کساني پيروز و رستگار مي شوند که با صلابت و سلامت از اين موانع عبور کنند. شيطان براي اسير کردن انسان، سلسله مراتبي را به کار مي گيرد که قرآن کريم در آيات متعددي به آنها اشاره مي کند. ابتدا القائاتي را از دور پرتاب مي کند. «اَلقَي الشيطان» (حج/52) يعني«القائاتي مي کند.» سپس نزديک مي شود و با آنها تماس مي گيرد. «مَسَّهُم طائِفٌ مِنَ الشيطانِ» (اعراف/201). يعني«گرفتار وسوسه هاي شيطان مي شوند.» طائف يعني همان شيطان هاي دوره گرد که وظيفه سربازگيري براي ابليس را دارند و آنقدر زير گوش او مي خوانند تا او را همراه خود کنند. «يُوَسوِسُ في صدور الناس» (ناس/5) يعني«در درون سينه انسان ها وسوسه مي کنند.» و براي هميشه همنشين او مي شوند. «فَهُوَ لَهُ قرين» (زخرف/36). يعني« پس همواره قرين اوست.» و نه تنها هرگز او را رها نمي کند، بلکه بر او سلطنت هم پيدا مي کند. «اِنما سلطانهُ علي الذين يَتَوَلَّونَه» (نحل/100). يعني«تسلط او تنها بر کساني است که او را به سرپرستي خود برگزيده اند.» و سرانجام خود اين انسان مي شود شيطان. بطوري که شيطاني مي بيند و مي شنود و مي گويد و عمل مي کند. [در مقابل کسانيکه در اثر قرب نوافل، خدايي مي شوند و چشم و گوش و زبان و دست و پاي آنها فقط در راه رضاي خداوند کار مي کند.] گرچه انسان ممکن است کم کم در مسير اين راه هاي مقدماتي تسلط شيطان، اسير او گردد، ولي باز هم خداوند راه توبه را براي نجات او از چنگال شيطان رجيم قرار داده است. در روايت است که شيطان هنگام رانده شدنش از درگاه الهي، از خداوند خواست تا در عوض عبادتش او را بر فرزندان آدم مسلّط سازد به طوري که همانند خون در قلب هايشان جاري گردد. خداوند نيز خواسته او را پذيرفت. حضرت آدم عرض کرد پروردگارا پس يک امتيازي هم به من و ذريّه ام بده تا بتوانيم از پس او برآئيم. خداوند فرمود: هرگاه يکي از ذرية تو تصميم به انجام گناهي بگيرد و انجام ندهد، گناهي برايش نوشته نمي شود ولي اگر انجامش بدهد، فقط يک گناه برايش مي نويسند. لکن اگر تصميم به انجام کار نيکي بگيرد و انجام ندهد، يک ثواب برايش نوشته مي شود ولي اگر انجامش بدهد، ده ثواب برايش نوشته خواهدشد. حضرت آدم(عليه السلام) عرض کرد: پروردگارا باز هم بيفزا. و خداوند فرمود: هرکسي گناهي انجام دهد و سپس توبه کند او را مي بخشم و وقت توبه را هم توسعه دادم تا قبل از ظهور علايم مرگ. و حضرت آدم عرض کرد: پروردگارا! همين اندازه براي من کافي است. (بحارالانوار/6/18). اعوذ بالله من الشيطان الرجيم * بسم الله الرحمن الرحيم * قل هو الله احد * الله الصمد * لم يلد و لم يولد* ولم يکن له کفواً احد. صدق الله العلي العظيم.
خطبه دوم: اعوذ بالله من الشيطان الرجيم؛ بسم الله الرحمن الرحيم؛ اَلحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمينَ؛ نَحمَدُهُ وَ نَستَعينُه وَ نُؤمِنُ بِه وَ نَتَوَکَلُ عَليهِ وَ نَشهَدُ اَن لا اِلهَ اِلّا اللهُ وَحدَهُ لا شَريکَ لَه وَ اَنَّ مُحَمَّداً صَلَّي اللهُ عَليهِ وَ آلهِ وَسَلَّم عَبدُهُ وَرَسولُه، اللّهُمَّ صَلِّ عَلي عَليٍّ اَميرِ المُؤمِنينَ وَ وَصيِّ رَسولِ رَبِّ العالَمينَ، وَ صَلِّ عَلَي الصِّديقةِ الطاهِرَةِ فاطمةَ سَيِّدَةِ نِساءِالعالَمينَ وَ صَلِّ عَلي سِبطي الرَّحمَةِ وَ اِمامَي الَهُدي اَلحسنِ وَالحُسَينِ سَيَّدَي شَبابِ اَهلِ الجَنَّةِ وَ صَلِّ عَلي اَئمَّةِ المُسلِمينَ عَليِّ بنِ الحُسَينِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَليٍّ وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ وَ مُوسَي بنِ جَعفَرٍ وَ عَليِ بنِ موسي وَ مُحَمَّدِ بنِ عَليٍّ وَ عَليِّ بنِ مُحَمَّدٍ وَالحَسَنِ بنِ عَليٍّ وَ الخَلَفِ الهادِي المَهديّ(عج)، حُجَجِکَ عَلي عِبادِک وَ اُمَنائِکَ في بِلادِک، صَلاةً کَثيرَةً دائِمَةً. يا عبادالله! اتقوا الله؛ «والعاقبة للمتقين» (قصص/83). بندگان خدا پرهيزگار باشيد. «و عاقبت نيک براي پرهيزگاران است.» همه مردم طالب عاقبت به خيري هستند و علاوه بر اين دوست دارند هرکاري را که شروع مي کنند به سرانجام خوبي ختم شود. خداوند راهکار صحيح اين مسئله را در قرآن کريم بيان فرموده است. اگر در زمان انجام هرکاري بر اساس نظر الهي عمل کنيد، قطعاً موفق و عاقبت به خير خواهيدشد. هرچند که تمامي مخالفين و دشمنانتان بخواهند شما را رسوا، بي آبرو کنند و يا بي اعتبار و شکست خورده معرفي نمايند، نمي توانند. زيرا انسان پرهيزگار همچون شيشه عطري است که بر هر نحوه دستکاري اش بکنند، بوي خوش آن بلند مي شود؛ ولي انسان بي تقوا همچون مردار مُتعفّني است که به محض تکان دادنش، بوي گند آن به پا مي خيزد. يکي از مهم ترين کارهايي که لازم است حتماً براساس تقوا شروع شود، تشکيل کابينه دولت براي ادارة امور سياسي، نظامي، اقتصادي و فرهنگي کشور است. نحوه عملکرد هر دولتي در دنيا، نشاندهنده شخصيت آن ملت و اعتبار کشورش مي باشد. دولت هاي قوي و مستقل باعث عزت مردم و اعتلاي کشور خويش مي شوند ولي دولت هاي ضعيف و وابسته، موجب ذلت مردم و حقارت کشور خود مي باشند. هر دولتي که براساس تقوا بنا نهاده شود، همچون دولت شهيدان رجايي و باهنر، تا ابد سربلند است. و هر دولتي که اين اصل مهم تقوا در آن مدنظر نباشد همچون دولت هاي بازرگان و بني صدر، تا ابد منفور خواهدبود. بزرگترين خيانت بني صدر، جذب منافقين در ارکان دولت خود بود که همين امر منجر به خيانت هاي بعدي شد. منافقين هم در ابتدا دم از پيروزي ولايت فقيه و تبعيّت از خط امام(ره) مي زدند ولي وقتي که موقعيت مناسب را براي خود فراهم ديدند دست به قيام مسلّحانه زدند. گرچه خسارت فراواني به بار آوردند ولي سرانجام خودشان با رئيس جمهورشان آواره از وطن شدند. کما اينکه بعدها نيز کسانيکه در دولتهاي ديگر، نقش منافقين را ايفا کردند، اينک در کشورهاي اروپايي آواره اند. اين سرنوشت عبرت انگيز، هيچگاه نبايد فراموش شود تا مبادا خداي ناکرده دوباره تکرار شود. تمام حوادث ناگواري که در صدر اسلام براي ائمه معصومين ما رخ داده در اثر فراموش کردن خيانتهاي خائنان بوده که مردم بدون توجه به جنايات بني اميه، ولايت آنها را بر خود پذيرفتند و امامان معصوم ما را در ميان آن گرگان خود آشام، تنها و بي ياور گذاشتند؛ که البته با بصيرتي که در ميان امت حزب الله ايران است، چنين تجربه اي ديگر هرگز تکرار نخواهدشد. ولکن متأسفيم از اينکه برخي تعمد دارند حتماً عناصر فتنه گذشته را در مراکز علمي همچون دانشگاه و آموزش و پرورش بکارند تا هر زمان که خواستند جرقه فتنه ديگري را در ميان جوانان اين مراکز تأثيرگذار روشن کنند! درحاليکه تأکيد رهبر معظم انقلاب بر استمرار حرکت پرشتاب علمي در اين مراکز و جلوگيري از آلوده شدن محيط هاي آموزشي و دانشگاهي به مسايل کم اهميت و جنجالي است. اين علم است که زمينه هاي پيشرفت يک کشور را به وجود مي آورد. در روايت است که «اَلعِلمُ سُلطانٌ» يعني« علم، حاکم است» و ساير امور در تحت تدبير علم اداره مي شوند. بنابراين عالم هم به تَبَع علمش، حاکم مي شود و ساير افراد را تدبير و جهت دهي مي کند. حال اگر اين ابزار قوي در دست افراد مؤمن و متقي باشد، صلاح و فلاح جامعه را به ارمغان مي آورد. ولي اگر در دست افراد مرموز و فتنه گر قرار گيرد، جامعه را به فساد و فلاکت مي کشاند. همين امروز بزرگداشت يکي از علماي بزرگ اسلامي، ابن سيناست که در علوم متعددي صاحب نظر بود از جمله علم پزشکي، و هنوز آن قوانيني را که در درمان بيماري ها وضع نموده، بي نقص است. طبّي که او به وجود آورد با تشخيص طَبع و مزاج افراد و غلبه هرکدام از اخلاط اربعه، ساده ترين راه درمان را با تجويز داروهاي گياهي و غذايي ارائه مي داد که متأسفانه مدت ها اين شيوه در کشور ما متروک مانده بود و اخيراً مجدداً احيا شده است. و روز بزرگداشت اين نابغه اسلامي را، روز پزشک ناميده اند. اعوذ بالله من الشيطان الرجيم * بسم الله الرحمن الرحيم * اذا جاء نصرالله والفتح * و رأيت الناس يدخلون في دين الله افواجا * فسبح بحمد ربک واستغفره انه کان توابا. صدق الله العلي العظيم.
دیدگاه شما چیست ؟!