برخورد ما با بانيان فتنه، بايد شديدتر از برخوردمان با قاتلان ملت باشد
فتنه از کشتار هم بدتر است و ايجاد فتنه (که مردم را از ايمان باز ميدارد) حتي از قتل بالاتر است …
نماز جمعهی این هفته به امامت حجت الاسلام والمسلمین علیرضا عاشوری در مسجد جامع آستان مقدس امامزاده حسن (ع) خمام برگزار گردید. وی در خطبهی دوم عنوان کرد : فردا 26 مرداد ماه سالروز آغاز بازگشت آزادگان سرفراز دوران دفاع مقدس به ميهن اسلامي در سال 1369 است. و 23 سال قبل ستاد رسيدگي به امور آزادگان موفق شد با وجود همه کارشکني هاي رژيم بعث عراق، حدود چهل هزار آزاده ايراني را با همين تعداد از اسراي عراقي مبادله کند و لبخند شادي و خوشحالي را بر چهره خانواده هاي منتظر بنشاند و فضاي نشاط انگيزي را در سراسر کشور ايجاد نمايد. صدام ملعون، دو سال پس از پايان جنگ تحميلي عليه ايران درحاليکه براي اشغال کشور کويت(يکي از بزرگترين حاميان خود در جنگ تحميلي) خيز برداشته بود مجبور شد به رفتار خصمانه خود عليه ايران پايان دهد و با نوشتن نامه اي براي رئيس جمهور وقت ايران، خواستار حل و فصل مسئله اسرا شود. و اين يکي از امدادهاي الهي در جهت پيروزي هاي درخشان ملت ايران بود. ملت ما سابقه مبارزات زيادي جهت حاکميت عدالت اسلامي و نفي ديکتاتوري دارد ولي متأسفانه هر بار دشمنان خارجي با ايجاد اختلاف در ميان رهبران مبارزه و يا دخالت مستقيم در کشورمان، آن مبارزات را به انحراف يا شکست کشانده اند. ازجمله اين مبارزات، نهضت مشروطه بود که در سال 1285 يعني 107 سال قبل به ثمر رسيد و ما در خطبه هاي گذشته راجع به آن صحبت کرديم که چگونه مستکبران انگليسي، قالب حکومتي خود را به عواملشان در ميان روشنفکران کشور ديکته کردند و سپس با نفوذ دادن عوامل خود در مجلس قانون گزاري، آن نهضت را به انحراف کشانده و حتي رهبران اصيل آن را از صحنه، اخراج و يا اعدام کرده اند. مثلاً سيد محمد طباطبايي را منزوي نموده، سيد عبدالله بهبهاني را در منزلش ترور کرده و شيخ فضل الله نوري را در تهران به دار کشيدند. نمونه ديگر، نهضت ملي ايران است که با حضور قاطبه ملت و همراهي روحانيت به رهبري آيت الله کاشاني که رياست مجلس را برعهده داشت در 30 تير 1331 يعني 61 سال قبل به پيروزي رسيد و دکتر مصدق را که ادعاي ملي گرايانه داشت به نخست وزيري رساند و حتي موفق شد شاه را هم از کشور فراري دهد لکن از آنجايي که کابينه دولت پيراسته از عوامل بيگانه و فتنه گر نبود، فضل الله زاهدي در مقام وزير کشور به دستور و ياري آمريکا و انگليس در تاريخ 28 مرداد1332 يعني 13 ماه بعد از پيروزي نهضت ملي، عليه نخست وزير وقت کودتا کرد و خودش سکان نخست وزيري را به دست گرفته و بار ديگر شاه خائن به اسلام و کشور را به قدرت بازگرداند و ديکتاتوري تلخي را که در همه چيز وابسته به آمريکا بود بر اين کشور تحميل کرد. اگر ما امروز بر عدم ورود عوامل فتنه در کابينه دولت تأکيد داريم، براي در امان ماندن از اينگونه خيانت هاست. آنها سابقه دو فتنه بزرگ طي 10 سال در فاصله بين سال هاي 1378 تا 1388 را در کارنامه خود دارند که نظام اسلامي را تا مرز سقوط و کشور ولايي را تا لبه پرتگاه پيش بردند ولي به امداد الهي و مقاومت رهبري و بصيرت ملت، موفق نشدند. سزاوار نيست که ما بار ديگر متحمل چنين هزينه اي شويم. نام فتنه که از زبان مقام معظم رهبري بر عمل خيانت بار وابستگان به بيگانه گذاشته شد، صرفاً يک مسئله شخصي يا کينه فردي و يا گلايه انتخاباتي نيست که قابل گذشت باشد؛ بلکه يک روند مغرضانه و مداوم خيانت با ظرفيت بازتوليد در آينده است که به هيچ وجه نمي توان آن را ناديده گرفت. خلاصه کردن فتنه 88 در اردوکشي خياباني عده اي و کهريزک درست کردن عده اي ديگر، نهايت بي انصافي است. و تشبيه آن به کوچه هاي باريکي که پيگيري آن هيچ منافع مشخصي براي کشور ندارد، ظلم به نظام اسلامي است. ما از امام سجاد(عليه السلام) آموختيم که «اَن نُسالِمَ مَن عادنا، حاشا من عودي فيک و لک» (صحيفه/44). يعني«با دشمنان خود آشتي کنيم اما نه با دشمناني که در راه خدا و براي خدا با آنان دشمنيم.» ما که به خاطر خصومت هاي شخصي يا کينه هاي فردي و يا گلايه هاي انتخاباتي، حماسه 9 دي را نيافريديم، بلکه به خاطر خدا اين کار را کرده ايم؛ بنابراين بايد هميشه پيگير آن باشيم. ما از زيارت نامه هاي اباعبدالله(عليه السلام) آموخته ايم همان طور که بايد از بانيان جنايت ها و خيانت هاي بزرگ بيزاري بجوييم، بايد از ساکتان و راضيان به آن جنايات و ظلم ها نيز مُنزجر باشيم. «فَلَعَنَ اُمَّةً قَتَلَکَ و لَعَن اللهُ اُمَّةً ظَلَمَتکَ و لَعَن اللهُ اُمَّةً سَمِعَت بِذلِکَ فَرَضِيَت بِه» (مفاتيح الجنان/841). يعني«لعنت خدا بر آن گروهي که تو را شهيد کردند و لعنت خدا بر آن گروهي که در حق شما ظلم کردند و لعنت خدا بر آن گروهي که ظلم ظالمان را درباره شما شنيدند و راضي شدند.» فتنه در منطق قرآن، شديدتر و بزرگتر از قتل است.«وَ الفِتنَةُ اَشَدُّ مِنَ القتل» (بقره/191). يعني«و فتنه از کشتار هم بدتر است.» «وَالفِتنةُ اَکبرُ مِنَ القتل» (بقره/217). يعني«و ايجاد فتنه (که مردم را از ايمان باز مي دارد) حتي از قتل بالاتر است.» بنابراين برخورد ما با بانيان فتنه، بايد شديدتر از برخوردمان با قاتلان ملت باشد. هيچکس راضي نمي شود که منافقين تروريست در ارکان دولت راه پيدا کنند، آنوقت چطور ممکن است رضايت دهند که برخي از اعضاي ستاد تحريک به فتنه، متصدي امر وزارت شوند! الحمد لله با مشخص شدن اکثريت وزرا، دولت جديد هم مستقر شد و رئيس جمهور هم در سخنان پاياني خود در مجلس، خط قرمزهاي خدمتگزاران نظام را «پاسداري از احکام اسلام، اطاعت از رهبري، امانت داري، حفظ حقوقو مسلم مردم و حراست از عزت کشور در صحنه بين المللي» دانستند و تأکيد کردند که «هرکس از اين خط قرمز عبور کند، جايي در حلقه خدمتگزاري نخواهدداشت.» که البته خواسته همه ملت هم همين است.
دیدگاه شما چیست ؟!