اینشهر از حرف و شعار به ستوه آمده است
فاطمه باقرینژاد، نوشت : ما این نمایشها را آنقدر دیدهایم که دیگر رمقی برای تماشای دوباره نداریم؛ نقشهای تکراری که کم و بیش بازیگرانش تغییر میکنند، اما صحنه همان است که بود.
یکیاز شهروندان خمامی در یادداشت خود با بیان اینکه همهی ما کموکاستیها را خوب میشناسیم و مشکلات را نهتنها میبینیم، بلکه لمس میکنیم، نوشت : ما همانیم که بودیم؛ همانها که به واسطهی هر شغل و نقشی که داشتیم سر و کارمان با همین آب و خاک و شهر و مردمش بوده است.
فاطمه باقرینژاد با تاکید بر اینکه خوب میفهمیم که اینسرزمین و اینشهر از حرف و شعار به ستوه آمده، افزود : آنچه گویا بهعنوان اقتضائات مسوولیت در ذهن بعضی از ما جا افتاده، داشتن نگاه از بالا، سخنرانی و اجرای نمایشهای تکراری بوده و ما این نمایشها را آنقدر دیدهایم که دیگر رمقی برای تماشای دوباره نداریم؛ نقشهای تکراری که کم و بیش بازیگرانش تغییر میکنند، اما صحنه همان است که بود.
به گفتهی وی، حالا به نظر میرسد در کنار هرگونه تخصص و توانایی نیازی مبرم به حضور کسانی احساس میشود که بتوان روی آنها حساب کرد؛ کسانی که سرمایهشان اعتمادیاست که به واسطهی سالها تلاش در همین شهر بهدست آمده، کسانی که در کنار گفتار نیک، کردار نیک خود را پیشتر به مردم شهرشان ثابت کردهاند.
دیدگاه شما چیست ؟!