انتصاب جوانان رانتی نه تنها خدمت به جوانان نیست، بلکه اعتماد عمومی را خدشهدار میکند
در یادداشت سینا هوشمند، آمده است : زمانی میتوان از حضور جوانان و بانوان در عرصههای مدیریتی کشور خوشحال شد که در انتصابات بدون توجه به رفیقبازی و فامیلسالاری، به جای توجه به پیشینه سیاسی و وابستگی حزبی، شایسته سالاری و تخصص گرایی ملاک عمل قرار بگیرد و میزان اطاعت پذیری، چاپلوسی، بله قربانگو بودن و یا رویکرد فکری و سیاسی ملاک و معیار عمل نباشد.
یکیاز شهروندان خمامی در یادداشت خود با تاکید بر اینکه «جوانان راه حل کشورند، نه مشکل کشور»، نوشت : انقلاب اسلامی ایران چهلمین سالگرد پیروزی خود را درحالی سپری کرده است که جوانان این مرز و بوم همواره در موفقیتهای این نظام نقشی بیبدیل و غیرقابل انکار داشتهاند و در هر مقطعی که به جوانان اعتماد شده آنها روسفید بیرون آمدهاند. از همین رو است که مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم، جوانان را میداندار اصلی این بیانیه معرفی کرده و بخش اعظم بار دومین مرحلهی خودسازی، جامعهپردازی و تمدنسازی ایران اسلامی بر دوش جوانان قرار گرفته است.
استفاده از ظرفیت جوانان و همچنین بانوان به عنوان نیمی از جمعیت کشور همواره یکیاز شعارهای مسوولان بوده و همچنین بارها شاهد تاکیدات رهبر معظم انقلاب مبنی بر ضرورت استفاده از جوانان در عرصههای مختلف اداره کشور بودهایم ؛ تا جاییکه ایشان در اجتماع عظیم بسیجیان که در ورزشگاه آزادی برگزار شده بود، بر این نکته تاکید داشتهاند که «جوانان راه حل کشورند، نه مشکل کشور».
اما با وجود جمعیت جوان و تحصیلکرده ایران و تاکیدات همیشگی مقام معظم رهبری، متاسفانه همچنان کشور از بیتوجهی به ظرفیت عظیم جوانان رنج میبرد و جوان گرایی و استفاده از ظرفیت بانوان در حد شعار باقی مانده و آنگونه که باید و شاید از این ظرفیت در اداره کشور، برنامه ریزی، سیاستگذاری و تصمیمگیری بهره گرفته نشده است.
سینا هوشمند، ادامه داد : نگاهی به کابینه دولتهای پیشین و همچنین دولت فعلی نیز خود گویای همین امر است. تا جایی که نه تنها هیچ وزیر زنی در ۲ دوره اخیر منصوب نشده است، بلکه علیرغم تاکیدات رییس جمهور تنها یک وزیر جوان منصوب شده که اتفاقاً شجاعترین، فعالترین و پاسخگوترین ترین عضو دولت نیز بوده است.
شعار درباره جوان گرایی در چند دهه اخیر درحالیکه به وعدهای تبلیغاتی و توخالی تبدیل شده است، از یک سو شاهد خیلی عظیمی از جوانان بیکار هستیم و از سوی دیگر طی سالیان گذشته فرزندان و اقوام مسوولان با سفارش و رانت جذب دستگاههای اجرایی شدهاند.
در این میان قوه مقننه با تصویب قانون منع بکارگیری بازنشستگان تلاش کرد پیش از حضرت عزرائیل وارد عمل شود، تا که به زور هم شده برخی از مدیران خسته، بعضاً ناکارآمد و بیانگیزه را از سیستم مدیریتی کشور حذف کند، بلکه راهی برای حضور بیشتر جوانان در عرصههای مدیریتی فراهم شود، اما استثنائات و ضعفهای اجرایی این قانون به حدی بود که بازنشستگان بعدها در قالب معاون وزیر و رییس سازمان بار دیگر برای خود شغل جدیدی دست و پا کردند و از سوی دیگر همین قانون خود تبدیل به محلی برای انتصابات فامیلی و رانتی در مناصب دولتی و خصولتی شد، تا جاییکه پسر فلان وزیر، داماد فلان امام جمعه و استاندار به بهانه جوانگرایی و شایسته سالاری به عنوان مشاور و مدیر انتخاب شدند و به قول یکی از نمایندگان مجلس «آقایان رفتند و آقازادهها آمدند».
در استان گیلان نیز با بخشنامه استاندار گیلان اگرچه کورسوی امیدی در حوزه استفاده از ظرفیت جوانان و بانوان در مناصب مدیریتی در دل جوانان ایجاد شد، اما به تدریج، نگاه سیاسی بر شور و شوق ابتدایی جوانگرایی فائق آمد ؛ هرچند با همین وضعیت نیز هم اکنون گیلان از وضعیت بهتری نسبت به کل کشور برخوردار است.
اما زمانی میتوان از حضور جوانان و بانوان در عرصههای مدیریتی کشور خوشحال شد که در انتصابات بدون توجه به رفیقبازی و فامیلسالاری، به جای توجه به پیشینه سیاسی و وابستگی حزبی، شایسته سالاری و تخصص گرایی ملاک عمل قرار بگیرد و میزان اطاعت پذیری، چاپلوسی، بله قربانگو بودن و یا رویکرد فکری و سیاسی ملاک و معیار عمل نباشد.
در ادامه یادداشت اینشهروند، آمده است : پر واضح است که انتصاب جوانان رانتی با چنین رویکردی نه تنها خدمت به جوانان نیست، بلکه عملاً با این کار سبب میشویم که اعتماد عمومی به جوانان نیز خدشهدار شود. باید از جوانهایی در جایگاههای مدیریتی استفاده کرد که آنها با توجه به شایستگی یا تخصص در آن جایگاه قرار گرفته و مدارج و مراحل مدیریتی را طی کرده باشند.
بنابراین دولت میبایست در روند انتصابات خود تجدیدنظر جدی داشته باشد و برای خدمت رسانی شایستهتر به مردم از مدیرانی استفاده کند که علاوه بر عنصر جوانی، باانگیزه و متخصص هم باشند، وگرنه گرهای از مشکلات مردم با یک دولت پیر، خسته و ناتوان، مدیران ضعیف و اطاعتپذیر، چه پیر باشند و چه جوان باز نخواهد شد. اینکه در انتصابات صرفاً بخشدار و فرمانداری از یک شهرستان به شهرستان دیگر، مدیری از یک اداره کل به اداره کلی دیگر نقل مکان کند، چاره کار نیست.
همچنین فراموش نکنیم بخش اعظمی از معضلات امروز کشور ناشی از نادیده گرفته شدن نیروهای جوان و استفاده از مدیرانی است که بارها امتحان خود را پس داده و ثابت کردهاند که چیزی در چنته ندارند، البته تا زمانی که به جوان به جای راه حل مشکلات به مثابه عنوان یک مشکل نگریسته شود، همچنان سر نقطه اول خواهیم ایستاد.
دیدگاه شما چیست ؟!