در فیلمهاى بروسلى مشابه این حرکات را دیده بودم / تا نیمساعت کاملاً بىهوش بودم
من آمده بودم ثواب کنم، اما خودم مورد تهاجم و ضربه بازیکن حریف قرار گرفتم …
خزر اسپورت – دیدار تیمهاى پارسه تهران و داماش گیلان از هفتهى دهم رقابتهاى لیگ دسته اول را مىتوان یکى از پر حاشیه ترین دیدارهاى این فصل فوتبال لیگ یک نامید. رقابتى که پایان خوشى نداشت و به بدترین شکل ممکن از تیم میهمان پذیرایى شد!
یکى از بازیکنان داماش که بیشترین صدمه را از درگیرىهاى پایان این مسابقه دید، حافظ یعقوبى هافبک با اخلاق و آرام این تیم بود که به گفتهى خودش، پس از ضربهى دروازه بان پارسه تا نیم ساعت بىهوش بوده است.
* شنیدهایم دیدار داماش و پارسه پر از حاشیه بود و در پایان هم به جنجال کشیده شد
شکر خدا زنده ام! بازى از لحاظ فنى خوب پیش مىرفت تا اینکه یکى از بازیکنان پارسه با محمد حیدرى درگیرى لفظى پیدا کرد و این صحبتها و کشمکشها به بعد از پایان بازى هم کشیده شد.
* از اتفاقات بعد از بازى بگویید
پس از به صدا درآمدن سوت پایان بازى، بنا به اصول بازى جوانمردانه، بازیکنان در حال دست دادن با همدیگر و تَرک کردن زمین بودند که دوباره بازیکن پارسه به حیدرى نزدیک و با او به مشاجره پرداخت و از آنجا بود که درگیرى بیشتر شد.
* یعنى داور یا مسئولى آنجا نبود که به قضیه فیصله دهد ؟!
عرض کردم که جریان زمانى اتفاق افتاد که خیلى از بازیکنان به داخل رختکن رفته بودند.
*از ضربهاى که به شما وارد شد بگویید
بله، من جزو نفرات آخرى بودم که زمین را ترک و به سوى رختکن میرفتم. وقتى دیدم جر و بحث این دو بازیکن بالا کشیده است، رفتم تا با وساطت قضیه را ختم به خیر کنم که متأسفانه با ضربه وحشتناک دروازه بان حریف مواجه شدم!
* دروازه بان پارسه چرا به شما حمله کرد ؟!
واقعاً دلیلش را نمىدانم. من آمده بودم ثواب کنم، اما خودم مورد تهاجم و ضربه بازیکن حریف قرار گرفتم!
* شنیدهای ضربهاى که به شما وارد شد باعث شد تا دقایقى بىهوش شوید
محمدباقر شعبانى «دروازه بان پارسه» از پشت چنان به من ضربه زد که گردن، کتف و صورتم دچار جراحات شدیدى شد، به طوری که به گفتهى پزشک تیم تا نیم ساعت کاملاً بیهوش بودم. باور کنید آنگونه که وى بلند شد و به من ضربه زد را تنها در فیلمهاى بروس لى دیده بودم! پس از به هوش آمدن نیز توانایى تکلم و حرکت دادن اعضاى بدنم را نداشتم تا اینکه مرا به بیمارستان شهید رجائى تهران منتقل کردند.
باز هم مىگویم، فقط از خداوند بزرگ شاکرم که زنده ام. احساس مىکنم به من عمر دوباره اى بخشیده شده است. باور کنید که مرگ را به چشم خودم دیدم.
* باشگاه داماش این قضیه را پیگیرى کرده است ؟!
بله، از قرار معلوم باشگاه به شدت دنبال این موضوع است تا خداى نکرده شاهد تکرار مجدد این اتفاق زشت نباشیم.
* امروز در تمرینات تیم حضور داشته اید ؟!
خیر، هنوز در قسمت سینه، گردن و کتفک درد شدیدى را احساس مى کنم و توانایى تمرین کردن ندارم.
دیدگاه شما چیست ؟!