
آسانگیری در ازدواج؛ گرهگشایی از بحران اجتماعی امروز
در روزگاری نهچندان دور، سادهترین مراسمها، گرمترین و پایدارترین پیوندها را رقم میزد. اما امروز، رقمهای نجومی مهریه، جشنهای پرخرج، لیست بلندبالای جهیزیه، و انتظاراتی که بیشتر از عشق، بر پایهی رقابتهای اجتماعی بنا شدهاند، مسیر ازدواج را برای بسیاری از جوانان به مسیری پرهزینه، دلهرهآور و حتی ناممکن بدل کردهاند.
در میان انبوه چالشهای اجتماعی که سایه بر سر زندگی جوانان امروز افکنده، شاید هیچ مسئلهای به اندازهی ازدواج، چنین گرفتار کلاف سردرگم توقعات، تجملگرایی و نگاههای ظاهربینانه نشده باشد. ازدواج، این پیوند مقدس و حیاتی، که در فرهنگ ما همواره بر پایهی مهر، تفاهم و تعهد بنا شده بود، اکنون در لابهلای زر و زیور و چشموهمچشمی، معنای اصیل خود را از دست داده است.
حامی سهرابی، شهروند خمامی در یادداشت خود نوشت: در روزگاری نهچندان دور، سادهترین مراسمها، گرمترین و پایدارترین پیوندها را رقم میزد. اما امروز، رقمهای نجومی مهریه، جشنهای پرخرج، لیست بلندبالای جهیزیه، و انتظاراتی که بیشتر از عشق، بر پایهی رقابتهای اجتماعی بنا شدهاند، مسیر ازدواج را برای بسیاری از جوانان به مسیری پرهزینه، دلهرهآور و حتی ناممکن بدل کردهاند.
نتیجه روشن است: افزایش سن ازدواج، دلسردی نسل جوان از تشکیل خانواده، روی آوردن به روابطی بیریشه و ناپایدار، و در نهایت، تضعیف یکی از بنیادیترین نهادهای اجتماعی؛ یعنی خانواده.
در چنین شرایطی، بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازنگری در معیارها و انتظاراتمان هستیم. خانوادهها باید دریابند که سختگیریهای بیمورد نهتنها امنیت و خوشبختی فرزندانشان را تضمین نمیکند، بلکه آنان را از مسیر زندگی مشترک دورتر میسازد.
سنجش جوانان نه با دارایی و مراسم، بلکه با اخلاق، تعهد، مسئولیتپذیری و سلامت روانی و عاطفی، میتواند راهگشای بنبست کنونی باشد.
ازدواج آسان، به معنای ازدواج بیفکر و شتابزده نیست؛ بلکه بازگشت به اصالتهاییست که در آن، انسانها نه بر اساس ظاهر و مال، که بهواسطهی صداقت، عشق و بلوغ فکری به هم پیوند میخورند. این نگاه، نهتنها باری بزرگ را از دوش نسل جوان برمیدارد، بلکه در بلندمدت، ضامن سلامت روانی، ثبات اجتماعی و استحکام خانواده خواهد بود.
شاید وقت آن رسیده است که بهجای هزینه برای زرقوبرق، سرمایهگذاری روی دوام عشق را آغاز کنیم.
دیدگاه شما چیست ؟!